پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی ابن موسی الرضا جلد دو  ( صص 580-579 ) شماره‌ی 6949

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > شخصيت و زندگی فضل بن سهل

خلاصه

فضل به حمام رفت و زمانی که وارد شد با شمشیر آن گروه جانی به زمین افتاد و کمی بعد به صورت جسمی بی حرکت بر روی زمین قرار گرفت و بدین طریق مأمون توانست به بخشی از اهدافش برسد. زمانی که فضل کشته شد یاران او بسرعت به سوی مأمون رفتند تا از او انتقام بگیرند. آنها می دانستند که مأمون دستور قتل فضل را داده است نگهبانان از ترس هجوم مردم برای خونخواهی فضل درهای قصر را بستند ولی مهاجمین درهای قصر را آتش زدند. چون خبر به مأمون رسید به هراس افتاد و به امام پناه برد و ازاو طلب یاری کرد. امام رضا علیه السلام به سوی مردم رفت و به آنها دستور داد که برگردند. پس آنها دستور امام را اجابت کردند و مأمون به برکت وجودآن حضرت نجات یافت

متن

قتلگاه فضل

فضل به حمام رفت و زمانی که وارد شد با شمشیر آن گروه جانی به زمین افتاد و کمی بعد به صورت جسمی بی حرکت بر روی زمین قرار گرفت و بدین طریق مأمون توانست به بخشی از اهدافش برسد. زمانی که فضل کشته شد یاران او بسرعت به سوی مأمون رفتند تا از او انتقام بگیرند. آنها می دانستند که مأمون دستور قتل فضل را داده است نگهبانان از ترس هجوم مردم برای خونخواهی فضل درهای قصر را بستند ولی مهاجمین درهای قصر را آتش زدند. چون خبر به مأمون رسید به هراس افتاد و به امام پناه برد و ازاو طلب یاری کرد. امام رضا علیه السلام به سوی مردم رفت و به آنها دستور داد که برگردند. پس آنها دستور امام را اجابت کردند و مأمون به برکت وجودآن حضرت نجات یافت. (1. همان مأخذ، ص ۱۶۴)

اما آنهایی که فضل را کشتند پنج نفر از اطرافیان مأمون بودند و یکی ازآنها غالب دایی مأمون بود. مأموران آنان را گرفتند و به نزد مأمون آوردند. آنها گفتند: تو به ما دستور کشتن او را دادی مأمون گفت: من شما را به اقرار خودتان میکشم و اما اینکه شما میگویید من به شما دستور داده ام به کشتن او ادعایی است که بینه ای ندارد. آنگاه دستور داد گردن آنها را زدند و سرشان را برای حسن بن سهل فرستاد و در ظاهر خود را محزون نشان داد. (۲. تاریخ ابن خلدون، ج ۳، ص ۲۹۳؛ الكامل، ج ۵، ص ۱۹۱)

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی