فاطمه معروفه به معصومه علیها السلام :
همانطوری که علی بن موسى عليهما السلام افضل تمام فرزندان موسی بن جعفر و شایسته مقام امامت و خلافت بود فاطمه معروف به معصومه عليها السلام افضل دختران حضرت موسی بن جعفر عليهما السلام و سيدة جليلة معظمه عابده زاهده و یگانه دوران بود آرامگاهش در دارالعلم شهر قیام و خون قم و چشم روشنی تمام پیروان پدر و برادر بزرگوارش می باشد، دارای شکوه و جلال خاصی است از صحن و بقعه و ضریح و موزه و موقوفات و غیر اینها زیارتگاه میلیونها شیعه که از دور و نزدیک جهان برای طواف مرقدش می آیند و جبهه به دربارش میسایند، او پناه بی پناهان و دادرس درماندگان و فریادرس بیچارگان است خواص و علماء عظام و فقهاء گرام را به زیارتش شوقی خاص و توجهی بخصوص است، در گرفتاریها به وی متوسل میشوند و از آبروی او نزد خداوند متعال برای خود کسب آبرو می نمایند.
او دختر موسی بن جعفر و خواهر على بن موسى الرضا و عمه جواد الائمه عليهم السلام است شهرستان قم به طفیل او و برکت او قم شده و جهانی را به خود جلب نموده است، آبروی شهرستان قم به جهت آن مرقد پاک است.
از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل میکند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: آن شب که من بسوی آسمان رفتم و جبرئیل مرا بر شهپر خود قرار داد بسوی زمین می نگریستم بقعه ای را دیدم کوهستانی دارای رنگی سرخ فام و زیباتر از زعفران و خوشبوتر از مشک، پیری کلاه بر سر در کنار آن بقعه نشسته، از جبرئیل سئوال کردم این بقعه و سرزمین چیست؟ پاسخ داد سرزمینی است متعلق به پیروان تو و شیعیان وصی تو گفتم آن پیر مرد کیست؟ گفت: شیطان، سئوال کردم مقصودش چیست؟ جواب گفت اراده دارد آنان را از ولایت علی علیه السلام و دوستی او باز دارد و بسوی فسق و فجور بکشاند تا اینکه من به آن ملعون گفتم: «قم يا ملعون فشارك اعدائهم في اموالهم و اولادهم و نسائهم فان شیعتی و شيعة على ليس لك عليهم سلطان فسمیت قم یعنی برخیز ای ملعون شرکت کن در اموال و فرزندان و زنان دشمنان ایشان زیرا تو بر شیعیان من و شیعیان علی علیه السلام تسلّط نداشته و ظفر نمی یابی، بدین سبب این زمین نامیده شد قم (برخیز) .(سفينة البحار. )
امام صادق علیه السلام فرمود خاک قم پاکیزه است اهالی قم از ما هستند و ما نیز از ایشان اراده نمیکند ایشان را ستمگری به بدی مگر اینکه شتاب می شود در عقوبت او به آتش جهنم بعد امام علیه السلام فرمود :
قم شهر ما و شهر شیعیان ما است پاکیزه و منزه است ولایت ما را پذیرفته کسی قصد بدی نمی نماید مگر اینکه تعجیل می شود در عقوبت او البته این معنی مادامی است که به یکدیگر خیانت نکرده باشند اما هرگاه خائن شدند اهل آن خداوند مسلط می فرماید بر ایشان ستمگران بدکردار را، امام علیه السلام ادامه داده فرمود: آگاه باشید یاوران قائم ما از قم هستند، مراعات کنندگان حق ما از قماند سر به سوی آسمان بلند نموده فرمود: پروردگارا نگه دار ایشان را از فتنه ها و نجات بده آنان را از تمام مهالک و گرفتاریها.
مورخین می نویسند چون مأمون حضرت رضا علیه السلام را به مرو طلبید و امام علیه السلام به جانب خراسان رهسپار شد، پس از مدتی فاطمه خواهر آن حضرت از شدت علاقه و محبتی که به برادرش داشت از مدینه خارج شد و عازم آن دیار گردید که به برادر بزرگوارش حضرت رضا عليه السلام ملحق شود شب و روز بر روی شتر طی منازل و بیابان می نمود و زحمت سفر و رنج را به خود تحمل میکرد تا اینکه به ساوه نزدیکی شهرستان قم رسید. مردم قم از نزول آن مخدره دختر موسی بن جعفر اطلاع پیدا نمودند همگی به ویژه آل سعد متفق شدند به خدمت آن بانوی بزرگوار مشرف شوند و تقاضا کنند چند روزی در قم در نگ فرماید. موسی بن خزرج برای این تقاضا انتخاب شد همینکه به خدمت آن مکرمه رسید، مهار ناقه آن حضرت را بر دوش گرفت و تقاضای اهالی قم را به اطلاع رسانید.
بالاخره خواهر حضرت رضا عليهما السلام وارد قم شد و در خانه موسی بن خزرج قرار گرفت شیعیان پدر بزرگوارش می آمدند و از مسائل حلال و حرام سئوال میکردند چند روزی بیش نگذشته بود که آن مخدره سخت بیمار گردید و پس از هفده روز پیش از اینکه به دیدار برادر عزیزش نائل گردد، دنیا را وداع نموده و به رحمت ایزدی پیوست، او میخواست خراسان برود و برادر ارجمندش را به بیند اما اجل مهلت نداد. این افتخار بزرگ و برکت الهی نصیب اهالی قم گردید.
چه پاک خاکی بودی ای قم که ملکه ای را در خود جای دادی که زیارت آن معادل بهشت برین است. باری اهالی قم در سوکی بزرگ قرار گرفتند. و در عزای دخت موسی بن جعفر عليهما السلام سخت اندوهگین شدند، بدن طيب و پاک خواهر امام علیه السلام را غسل دادند و کفن نمودند، جنازه را با عظمت تمام به بابلان آنجا که امروز مطاف دهها هزار دوستان آن حضرت است به زمینی که متعلق به موسی بن خزرج میزبان آن مکرمه بود، گذاردند، و سردابی برای جسد نازنین حفر کردند مردم با هم گفتگو می کردند جنازه آن مخدره را کی دفن نماید؟ چه کسی در میان سرداب بگذارد؟ پس از گفتگوی زیاد رأیشان بر این قرار گرفت که خادمی بود در نهایت پیری و نامش قادر، مردی پرهیزگار و صالح او متصدی این امر بشود هنوز در راه انجام این عمل بودند که دو نفر سوار با نقاب از دور نمایان گردیده و از طرف رملة یعنی ریگزار آن بیابان پیش آمدند و بدون اینکه به دیگران اعتنائی بکنند پیاده شده و نماز بر آن مخدره خواندند، بلافاصله داخل سرداب شده و آن حضرت را در سرداب دفن نمودند، بیرون آمدند و سوار شدند و رفتند کسی نفهمید که ایشان چه کسانی بودند، آخر او فرزند زاده رسول خدا و دخت موسی بن جعفر و خواهر على بن موسى الرضا و عمه جواد الائمه بود، اگر یک تن از آن دو نفر برادر بزرگوارش هشتمین امام علیه السلام نبوده، هر دو نفر از فرشتگان پروردگار باید محسوب گردند، همان فرشتگانی که افتخار خدمت خاندان عصمت و طهارت را دارند و بر ملائکه و کروبیان دیگر می بالند باز هم خدا داناست که آن دو نفر کی بودند؟.
موسی بن خزرج سقفی از بوریا بر قبر پاک آن مخدره بنا نمود و بعد زینب دختر ماجده حضرت جواد علیه السلام بر آن قبه ای بنا کرد و اکنون به صورتی زیبا و با شکوه درآمده و دارای صحن و گنبد و گلدسته و ضریح و حرم و موزه و تشکیلات قابل توجهی است محراب آن بانو در خانه موسی بن خزرج هنوز موجود و زائرین بر آن مکان تبرک می جویند.
پوشیده نماند که در بقعه حضرت فاطمه سلام الله علیها جماعتی از بنات فاطمیه و سادات رضویه مدفونند مانند زینب و ام محمد و میمونه دختران امام جواد علیه السلام و بنابر نقل دیگری مانند بریهه و ام اسحاق و ام حبیب و غیر ایشان، بدین سبب مرکز فیض و محل استجابت دعا و برآورده شدن حاجات قرار گرفته است.
دختران موسی بن جعفر هیچکدام دارای شوهر نبودند، تمام آنها اهل عبادت و اطاعت پروردگار بودند و زندگی دنیا را بدان طریق سپری نمودند و سرآمد و سیده آنها فاطمه که مشهوره به معصومه است میباشد. برادر بزرگوارش حضرت رضا علیه السلام به سعد اشعری قمی فرمود :
ای سعد نزد شما قبری از ما هست. سعد گفت : فدای تو شوم فبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را میفرمائی؟ فرمود ،آری هر که او را زیارت کند و حق او را بشناسد از برای او است بهشت