پیامبر اسلام و کتاب آسمانی
محمد بنده خدا و رسول او و امین وحی الهی و برگزیده و پاکیزه از بندگان خداست بزرگ و مهتر بر تمام پیامبران و پایان دهنده به نبوت و بهترین جهانیان است پیغمبری بعد از او نخواهد آمد امت او برای همیشه باقی و پاینده است.
دین و روش او تغییر و دگرگونی نپذیرد
دین او همیشه برای هدایت بشر در تمام قرون و اعصار آماده گی دارد.
باید اعتراف کرد که آنچه را واسطه فیض الهی محمد بن عبدالله آورده است برای هدایت بشر حقی آشکارا و روشن بوده است باضافه تصدیق نمودن کتاب او پیامبران پیشین و حجت های قبل از آن بزرگوار را گواهی بکتاب استوار و راست و گرامی (لا يَأْتِيهِ البَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِنْ حَكيم حميد ( سوره سجده أيه ٣٢ *)(ترجمه کتابی که باطلی نه پیش از آن و نه پس از آن نمیآیدش از پیشگاه فرزانه ای ستوده بتدریج فرود آمده است اینجا امام علیه السلام این آیه را در کلام خود اقتباس نموده و گوئی اشاره بدان فرموده است که هیچ باطلی در قرآن راه نیابد خواننده عزیز علمای امامیه از سلف و خلف بر زیاد نشدن و کم نشدن قرآن مجید اتفاق دارند و عموماً تصریح کرده اند که قرآن موجود، در دست ما همان قرآنی است که بر نبی اعظم نازل گردیده ، نه چیزی از آن کاسته و نه بر آن افزوده شده است، تا آنجا که آیت الله خوئی مرجع تقلید شیعه مینویسد قول به تحریف قرآن از خرافات است و در قرآن مجید که فعلاً در بین مسلمانان متداول است هیچگونه تحریفی نشده است و این مطلب را در تفسیر البیان مفصلا متعرض شده اند مراجعه شود ، در جایی دیگر مینگارند داستان تحریف قرآن داستانی خیالی است و جز کسیکه عقلش ضعیف باشد یا شخصی که چنانکه باید و شاید در اطرافش دقت و تأمل ننموده یا فردیکه دوست دارد در این باره گفتگو و اظهار نظر کرده باشد و دوست داشتن چیزی ، انسان را کورو کر میکند آری جز از اینگونه مردم کسی بداستان تحریف قرآن قائل نمیشود و معتقد نمی گردد اما خردمند منصف و متدبر هیچگاه در بطلان قول بتحریف شك و تردید نمی کند و مرجع عالیقدر دیگر شیعه آیت الله حکیم دام ظله ، میفرمایند رأی بزرگان محققین و عقیده علماء فريقين و نوع مسلمین از صدر اسلام تاکنون بر آن است که ترتیب آیات و سور و جمع قرآن بنحوی است که فعلاً در دست میباشد و بزرگان قائل بتحریف نبوده و نیستند.
روایات وارده در موضوع تحریف از حيث سند ضعیف است قسمتی از آنها از کتاب احمد بن یساری است که علماء رجال اتفاق دارند بر اینکه احمد فاسد المذهب وقائل بتناسخ بوده و یا از علی بن احمد کوفی گرفته شده که بتصريح علماء رجال ، فاسد المذهب و کذاب است و اگر فرضاً روایاتی هم یافت شود که نه در دلالتش و نه در سندش ضعفی باشد چون مخالف کتاب و سنت و اجماع مسلمین است باید آن را بر دیوار بزنید یا توجیه نمائید .
خواننده عزیز در این باب علماء شیعه کتاب بسیار نوشته اند و این نسبت نارواء را با سلام و آیین جعفری نکوهش نموده اند، برای اینکه از حقیقت حال آگاه شوى بمقدمه تفسیر نوین نوشته دانشمند شیعی مذهب آقای محمد تقی شریعتی، که با اسلوبی خاص و فارسی روان نگارش یافته است مراجعه کن تا اینکه ما هم در فرصتی بیشتر و مقامی مناسب ، از این سخن بمقدار وسع بال و توانائی خویش فرازی را گرد آوریم و نادانانی چند که این گزافه و خرافه بساحت پاک اسلام نسبت داده اند بسوی قرآن و کتاب خدا ارشاد شان نمائیم ) إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم ) بتحقيق اين قرآن براه و روش راست تر و استوارتر راهنمائی میکند. و گفته بعضی بزرگان را توجیه نمائیم با توجه با میکه این نیز ضربه دیگری است بر پیکر اسلام از طرف اخباریها )
قرآن گواه صادق و نگهبان کتابهای پیامبران است سر انجام و انجام آن حق است ما مسلمانان ایمان به محکم و متشابه و خاص وعام و وعدو وعيد
و ناسخ و منسوخ و داستان و همه گزارشاتش آورده ایم *(محکم آیاتی است که معنی آنها واضح وصريح است متشابه آیاتی است که معانی آن بر همه کس روشن نیست و احتیاج به تاویل دارد خاص ضدعام و عام یعنی دارای معنای وسیعی باشد و عد نوید دادن و عید بیم دادن ناسخ با طل کنند.
و منسوخ باطل شده این الفاظ اصطلاحاتی است که در لسان روایات و علماء زیاد استعمال شده و ما اكتفاء بمعنى لغوي آنها در اینجا نمودیم.) و این اذعان و اعتقاد داریم که بشر را توانائی آوردن مثل قرآن نیست و تحدى بمثل آن غیر ممکن بلکه محال است .
جانشینان پیغمبر اسلام و شناسائی آنان
پیشوای مردم بعد از پیامبر اسلام و آوند و حجت بر مؤمنین و ناظر امور مسلمین و رئیس و قائد آنان کسیکه سخن از قرآن گوید و دانشش احاطه بر تمام احکام دین اسلام داشته باشد برادر و جانشین و وصی و مدد کار و نگهبان و یاری دهنده پیغمبر خدا بوده و در منزلت و رتبه هارون نسبت بموسى بن عمران قرار گرفته همانا علی ابن ابی طالب (ع) امیرالمؤمنین و پیشوای پرهیز کاران و جلودار پسندیده وارستگان و برترین اوصیاء و اندرز دهندگان و وارث دانش انبیاء و فرستاده شده گان.
و بعد از آن پیشوا و امام و قائد دو فرزندش حسن و حسین (ع) دو سید و بزرگ جوانان بهشت سپس علی بن الحسین زین العابدین و پس از آن محمد بن على الباقر وارث علم انبیاء الهی و بعد از آن فرزندش جعفر بن محمد الصادق وارث علم اوصیا و پس از آن بزرگوار موسى بن جعفر الکاظم پس از آن فرزندش على بن موسى الرضا (اینجا امام علیه السلام جانشینان بعد از خود را معرفی مینماید ) پس محمد بن علی و بعد علی بن محمد سپس الحسن بن على و بعد از آن بزرگوار فرزندش پیشوای انتظار برده شده و حجة خدا ، درود فراوان خداوند برایشان باد.
گواهی بدو اصل مسلم ، وصیّت ، و امامت ، داده ، و اعتراف می کنیم ، هیچگاه زمین بدون حجت نبوده و نخواهد بود اینان ریسمان محکم و راهنمای رستگاری و حجت خدا بر مردمند تازمانیکه خداوند دنیا و اهل آنرا نابود سازد و میراث دنیا و خلق بدو باز گردد هر کس خلاف آنان گوید و یا آورد گمراه و گمراه کننده است و باطل و راه غیر حق و هدایت را پیموده است قرآن بدیشان تعبیر شده و رسولخدا در موارد زیادی از آنان یاد فرموده کور دلانی که امامت ایشان را اعتراف ندارند و یا خفاش صفتانی که ایشان را نشناسند همانا هنگام مرگ خواهند مرد مانند افراد نادان و گمراهی که قبل از طلوع خورشید اسلام مردند و مرگشان در آنحال فرارسید.