پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی ابن موسی الرضا جلد دو  ( صص 445-443 ) شماره‌ی 6663

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سفر اجباری

خلاصه

مأمون برای بردن امام رضا علیه السلام از یثرب به خراسان یک گروه رسمی فرستاد. اما شخصی که در رأس این گروه بود بیشتر مورخین بر این عقیده اند که رجاء بن ابی ضحاک بوده است و گفته شده که عیسی بن یزید معروف به «جلودی» بوده است و سید امین این مطلب را بعید دانسته و گفته است که جلودی از فرماندهان هارون الرشید و دشمن امام رضا علیه السلام بود

متن

نظر امام

منابع ما نشان نمیدهد که امام به این نامه پاسخ داده باشد، بلکه این مسلم است که امام شدیدا پاسخ به آن را رد کرد زیرا از قصد مأمون و غیر واقعی بودن نامه فضل به او آگاه بود قابل ذکر است که نقشه سیاسی پنهان، فضل و مأمون را واداشت که چنین نامه ای بنویسند.

فرستادگان مأمون به نزد امام

مأمون برای بردن امام رضا علیه السلام از یثرب به خراسان یک گروه رسمی فرستاد. اما شخصی که در رأس این گروه بود بیشتر مورخین بر این عقیده اند که رجاء بن ابی ضحاک بوده است و گفته شده که عیسی بن یزید معروف به «جلودی» بوده است و سید امین این مطلب را بعید دانسته و گفته است که جلودی از فرماندهان هارون الرشید و دشمن امام رضا علیه السلام بود

443

و عقلایی نیست که مأمون او را برای بردن امام مأمور کند. (1. اعيان الشيعه، ج ۴، ص ۱۲۱)

و مأمون از رئیس گروه تعهد گرفت که امام را از راه بصره و اهواز و فارس ببرد و اینکه از راه کوفه و قم نبرد همان گونه که مأمون به امام رضا علیه السلام نوشت که از راه جبل و قم نیاید (۲. عيون اخبار الرضا، ج ۴، ص ۱۴۹) و از راه بصره و اهواز و فارس بیاید. (3. اعيان الشيعه)

دلیل اصرار مأمون و نگرانی او بسیار روشن است که نمی خواست امام از راه کوفه و قم بیاید زیرا این دو شهر مرکز شیعه بود و ساکنین آن معتقد به امامت حضرت و نسبت به او مطیع بودند و اگر امام از شهر آنها عبور میکرد مسلما نسبت به او بسیار اداء احترام میکردند و او را بزرگ می داشتند و این مقام او را تقویت میکرد و دولت عباسی را در خطر قرار می داد، اما عبور امام از بصره ضرری برای مأمون نداشت زیرا ساکنین بصره متمایل به عثمان بودند و نسبت به دولت عباسی دوستی نشان میدادند و این عمل کاشف از نقشه فریبکارانه مأمون است که ادعا میکرد میخواهد خود را از خلافت کنار بکشد و آن را به علویان بسپارد.

۴۴۴

وداع امام رضا(ع) با قبر پیامبر (ص)

امام رضا علیه السلام چاره ای جز اجابت خواسته مأمون نداشت. پس به سر قبر جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله رفت و وداع آخرین را انجام داد زیرا می دانست که این آخرین دیدار اوست. محول سجستانی روایت میکند که چون مأمور برای بردن امام رضا علیه السلام به خراسان آمد من در مدینه بودم، پس امام داخل مسجد شد تا با قبر جدش رسول خدا صلى الله عليه و آله وداع کند و چندین بار با آن وداع کرد و صدایش به گریه و شیون بلند شد. رفتم جلو و به او سلام کردم و او جواب سلام مرا داد و من برای آن وضع به او تبریک گفتم. پس او عليه السلام فرمود رها کن، من از کنار قبر جدم صلى الله علیه و آله دور میشوم و در غربت میمیرم و در کنار هارون دفن می شوم.

محول گفت: من به دنبال او خارج شدم و همراه امام رفتم تا اینکه امام در طوس درگذشت و کنار هارون دفن شد. (1. اعيان الشيعه، ج ۴، ص ۱۲۲)

امام به خانواده اش دستور داد که برای او گریه کنند

امام رضا علیه السلام میدانست که دیگر به نزد خانواده و وطن خود بر نخواهد گشت پس خاندانش را جمع کرد و دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم نمود و گفت که هرگز به نزد آنها بر نمیگردد. و به آنها دستور داد که برایش گریه و زاری کنند به طوری که صدای آنها را می شنید و سپس با آنها

آخرین وداع را کرد. (۲. همان ما خذ، ص ۱۲۳)

مخاطب

جوان ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی