خطابه ۱
مأمون بعد از آنکه با امام رضا (ع) بیعت کرد به منبر رفت و گفت: ای مردم بیعت علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسين بن علی بن ابی طالب (ع) به سوی شما آمد بر شما لازم شد. به خدا قسم اگر اسامی این بزرگواران را بر مردم کر و لال بخوانند به اذن خدا همگی بهبودی
و شفا می یابند...
حسن بن جهم به نقل از پدرش
(ص48)
متن عهد نامه ولایت عهدی
(نقل، به احتضار)
این نامه ای است که عبدالله بن هارون الرشید امیرالمؤمنین، آن را به وليعهد خود علی بن موسی بن جعفر نوشته است.
اما بعد - خداوند عزوجل دین اسلام را اختیار کرد و از میان بندگان خود پیغمبرانی برگزید که به سوی او دلالت کننده و راهنما باشند، و هر پیغمبر قبلی به آمدن پیغمبر پس از خود مژده داده و هر پیغمبر بعدی هم پیغمبر گذشته را تصدیق کرده است تا این که دوره نبوت پس از مدتی فترت ، و کهنه شدن علوم و قطع گردیدن وحی و نزدیک شدن قیامت به محمد (صلی الله علیه و آله) خاتمه پذیرفت....
.... پس نبی اکرم پیام خدا را به مردم رسانید و آنان را به وسیله آموختن حکمت و دادن پند و اندرز و مجادله نیکو به سوی خدا دعوت فرمود و سپس به جهاد و سختگیری با دشمنان دین مأمور گردید، تا اینکه خدا او را نزد خود برد و آنچه در نزد خود بود، برای او اختیار نمود.
هنگامی که دوره نبوت به سر رسید و خدا وحی و رسالت را به محمد (صلی الله علیه و آله) خاتمه داد قوام دین و نظام امر مسلمین را به خلافت و اتمام و عزت آن قرار داد و قیام به حق خدای تعالی در اطاعتی است که به وسیله آن واجبات و حدود خدا و شرایع اسلام و سنتهای آن برپا گردیده و
جنگ و پیکار با دشمنان دین انجام میگردد بنابراین بر عهده جانشینان است. که درباره آنچه خداوند آنان را حافظ و نگهبان دین و بندگانش قرار داده است خدا را اطاعت کنند و وظیفه مسلمین است که خلفا را پیروی کرده و آنان را در مورد اقامه حق خدا و بسط عدل و امنیت راهها و حفظ خونها و اصلاح در بین خودشان و اتحادشان از راه دوستی کمک و یاری کنند...
... و در میان امت آنکه از همه بیناتر و برای خدا در دین و بندگان او پند دهنده تر از آفریده هایش در روی زمین است خلیفه ای است که به طاعت خدا و کتاب او و سنت پیغمبرش عمل کند و با تمام کوشش فکر و نظرش را درباره کسی که ولیعهدی او را به عهده میگیرد به کار برد و کسی را برای پیشوایی مسلمین برگزیند که بعد از خود آنها را اداره کند و آنها را با الفت و دوستی جمع نموده و پراکندگیشان را به هم بپیوندد و خونشان را محترم بشمارد و با اذن خدا تفرقه و اختلاف آنها را امن و آرامش دهد و آنان را از فساد و تباهی و ضدیت میان یکدیگر نگاهداری کرده و وسوسه و حیله شیطان را از آنان دفع کند...
.... برای رسیدن به این مرام شب و روز به درگاه خدا راز و نیاز کرد و از او طلب خیر نمود که خداوند در انتخاب ولیعهد کسی را به او الهام کند که خشنودی و طاعت خدا در آن باشد در طلب این مقصود، در افراد خاندان خود از اولاد عبدالله بن عباس و علی بن ابیطالب نظر کرد و در احوال مشهورترین آنان از لحاظ علم و مذهب و شخصیت جستجو و بررسی زیاد به عمل آورد تا اینکه به رفتار و کردار همگی آگاهی پیدا کرد و آنچه را که درباره آنان شنیده بود به مرحله آزمایش در آورد و خصوصیات و احوال آنها را آشکار ساخت پس از طلب خیر از خدا و به جا آوردن جهد و کوشش در انجام فرامین الهی و ادای حق او درباره بندگان و شهرهایش و تحقیق و تفحص در افراد این دو خاندان کسی را که برای احراز ۳ این مقام انتخاب کرد، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسين بن على بن ابیطالب است؛ زیرا که فضل سرشار و دانش سودمند و پاکدامنی ظاهر و
زهد خالص و بی اعتنایی او را به دنیا و تسلیم بودن مردم را درباره او از همه بهتر و برتر دید و برای مأمون آشکار شد که همه زبانها در فضیلت او متفق ، و سخن مردم درباره اش متحد است....
.... اکنون امیرالمؤمنین فرزند و خاندان و خواص خود و فرماندهان و خدمتکارانش را دعوت میکند که ضمن اظهار سرور و شادمانی در امر بیعت پیشدستی کنند و بدانند که امیرالمؤمنین طاعت خدا را بر هوای نفس درباره فرزند و خویشان و نزدیکان خویش مقدم شمرد...
... پس ای گروه خانواده امیرالمؤمنین و کسانی که از فرماندهان و لشگریان و عموم مسلمانان در شهر هستید به نام خدا و برکاتش و به حسن قضای او درباره دین و بندگانش برای امیرالمؤمنین و برای علی بن موسی الرضا پس از او بیعت کنید چنان بیعتی که دستهای شما باز و سینه هایتان گشاده باشد و بدانید که امیرالمؤمنین این کار را برای اطاعت امر خدا و برای خیر خدا و شما انجام داد...
دوشنبه هفتم رمضان ۲۰۱ هجری عبدالله (مأمون)
(ص142-144)