فضایل علمی و اخلاقی امام هشتم حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 165-160 ) شماره‌ی 6584

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > اصحاب و راويان امام

خلاصه

ابو محفوظ معروف کرخی افتخار دربانی امام را داشت ابن خلکان در وفیات الاعیان و ابن النديم در الفهرست ، و ابن ابی جمهور از علمای بزرگ شیعه در کتاب مجلی و مامقانی در تنقیح المقال ج ۳ و الاعلام ، او را از موالی و غلامان امام علی بن موسی الرضا ٤ دانسته اند وی پسر مردی ایرانی بوده که فیروزان نامیده میشد ، آغاز ، دین نصاری داشت در حضور امام هشتم فیروزان در بشرف اسلام نایل گردید .

متن

دربان امام

ابو محفوظ معروف کرخی

افتخار دربانی امام را داشت ابن خلکان در وفیات الاعیان و ابن النديم در الفهرست ، و ابن ابی جمهور از علمای بزرگ شیعه در کتاب مجلی و مامقانی در تنقیح المقال ج ۳ و الاعلام ، او را از موالی و غلامان امام علی بن موسی الرضا ٤ دانسته اند وی پسر مردی ایرانی بوده که فیروزان نامیده میشد ، آغاز ، دین نصاری داشت در حضور امام هشتم فیروزان در بشرف اسلام نایل گردید .

طریحی در مجمع البحرین گفته روزی معروف از امام صادق ع تقاضا نمود او را وصیتی گوید امام فرمود: تا میتوانی کم آشنا باش .

معروف کرخی بمعروف زاهد مشهور بوده و استاد سری سقطی است عرفای بزرگ مانند ابوسعید ابو الخير ، مولانای رومی و شاه نعمت اله ولی سید حیدر آملی ، شیخ صفی الدین اردبیلی، سلسله خود را بوسیله معروف کرخی با امام هشتم میرسانند

معروف باینکه دربان علی بن موسی الرضا ع است، افتخارها داشت میگفت : سرمن سر مقدسی است که در درگاه خداوند محترم است زیرا این سر بر آستان سرای رضا ٤ خورده است

جمعی از بازرگانان بسفر دریا میرفتند از طوفان بیم داشتند، نزد معروف آمدند که از امام دعائی بطلبد معروف گفت: هر وقت طوفان دریا شروع شد دریا را قسم بسر معروف دربان امام ٤ بدهید اتفاقاً همینکه امواج خروشان دریا شروع بفرش و طوفان کرد ، دریا را قسم بمعروف دادند ، طوفان ساکن شد معروف هفده سال در مدینه افتخار خدمت و دربانی سرای امامت را داشت روزی از آن روزهایی که امام ٤ به بار نشسته بود و شیعیان گروه گروه بحضور امام می شتافتند ازدحام جمعیت معروف را در میان درو دیوار فشرد، و با این فشار ، دنده معروف شکست ، و رنجورش ساخت، و در نتیجه همین عارضه پهلو در سال ۲۰۰ هجری در بغداد از جهان چشم فرو بست و در قبرستان کرخ بغداد بخاک سپرده شد .

محمد بن الحسین گفت ، معروف را بخواب دیدم ، گفتم خداوند با تو چه کرد ؟

گفت : مرا با بخشایش خود گرامی داشت - گفتم : برای زهدت بود؟ گفت نه برای عمل بيك سخن ، که در کوفه از محمد بن سماک (۱) محمد بن سماك زاهد كوفی در زمان هارون ببغداد آمد و مدتی آنجا بود بعد بکوفه برگشت سخنان وی در امثال و مواعظ مشهور بوده و ابن الندیم در جمله زهاد از زاهدی به كنيت ابن السماك اسم برده که ظاهراً اوست در سال ( ۱۸۳ هجری ) در گذشته) شنیدم که گفت هر که از خدای تعالی روی بگرداند..

خداوند نیز از او روی بگرداند و هر که بتمامی بخدای تعالی متوجه گردد خداوند برحمت خود بطرف او متوجه گردد و همه خلق را بدو بازگرداند، سخن او در دلم اثر کرد و بخدای بازگشتم و از همه کارها دست کشیدم غیر از خدمت امام علی بن موسى الرضا ٤ و این سخن را بآن حضرت گفتم فرمود اگر بپذیری این سخن ترا بس است .

عبدالله بن جندب ( ج د ب ) کوفی

از اصحاب جلیل القدر امام هشتم و پدرش امام موسی بن جعفر ع بوده و در کوفه از طرف امام وکیل بوده در زهد و عبادت شخصیتی ممتاز بوده

در مکتوبی امام این جمله را باو نوشته :

اسامی و مشخصات شیعیان ما و نام پدران آنان نزد ما معلوم و معین است و خداوند از ما و آنان عهد گرفته که با ما در يك محل مجتمع باشند، و بر ملت اسلام نگهبانی غیر از ما و ایشان نیست .

علی ابن ابراهیم از پدرش نقل میکند :

این شخص بزرگوار را در موقف عرفات در مکه دیدم حالی خوش و با تضرع داشت که نظیر او با حال خشوع و توجه ندیده بودم ، دستهایش را بآسمان بلند کرده و دعا میکرد و مرتباً اشک از چشمانش سرازیر میشد ، و بزمین میریخت ، پس از اینکه موسم حج تمام شد و مردم برگشتند ، گفتم من حال توجهی بهتر از حال شما ندیدم گفت بخدا قسم من بر برادران دینی دعا میکردم ، زیرا از امام هفتم موسی بن جعفر ٤ شنیدم که فرمود :

هر کس در پشت سر برادران دینی دعا کند از عرش ندا میدسد که برای تو صدهزار برابر این دعا را پاداش دادیم » پس خوش نداشتم که دستم با يك دعا از اجر صدهزار کوتاه شود . آنهم نمیدانم که آیا قبول شود یا نه ؟

 

صفوان بن یحیی بیاع سابری کوفی

از اصحاب و یاران حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر و حضرت رضا ٤ و جواد ع بوده .

در زهد و عبادت و روحانیت معروف بوده از طرف امام وكيل و نماینده بوده است .

از وفای صفوان نوشته اند که وی با عبدالله بن جندب وعلى بن نعمان شرکت در تجارت داشت در موقع زيارت وطواف کعبه با هم قرار گذاشتند که اگر یکی از آنها بمیرد آنکه زنده است نماز آنان را بخواند و بجای او روزه بگیرد و زکوة بدهد

 اتفاقاً دو نفر عبدالله وعلى بن نعمان) که هر دو از شخصیت های با تقوی و فضیلت بودند پیش از وی در گذشتند و صفوان از کثرت تقوی و نیروی ایمانی که داشت تا عمر داشت هر روزی ۱۵۰ رکعت نماز فریضه و نوافل بجای میآورد و در سال سنه ماه تمام روزه میگرفت ، و سه بار زكوة میداد و هر کار خوبی انجام میداد ، بجای آن دو نفر نیز مانند آنرا بجای میآورد وی در سال ۲۱۰ هجری در گذشت .

 

ابو الصلت هروی

عبد السلام بن صالح خادم امام علی بن موسی الرضاع از کسانی است که از آنحضرت حدیث نقل کرده ، وسلسله روات احادیث بسیاری با و میرسد و علمای ما روایات و احادیث او را موثق میدانند .

وى معناً مذهب تشیع را داشته ، و دوستدار خاندان پیغمبر بوده است، ولی چون با علمای عامه، آمیزش داشته ، لذا عقیده علماء علم رجال درباره او گوناگون است.

از تألیفات او کتابی است بنام «وفاة الرضا»

استاد اکبر بهبهانی در تعلیقه بعد از نقل سخنان شهید ثانی در تشیع ابو الصلت گفته : مخفی نماند :

احادیث بسیار که از او در عیون اخبار الرضا ع و از امام نقل شده همه صراحت در تشیع او دارد ، و دلیل این است که او از خواص شیعیان و اصحاب امام هشتم بوده .

ذهبی در میزان الاعتدال گوید :

عبد السلام بن صالح ابو الصلت مرد صالحی است ولی شیعی مذهب است .

دار قطنی گفته :

او را فضی و متهم بداشتن عقیده رفض است . ابو الصلت حدیثی در تفسیر آیه الم نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَك از امام علي بن موسى الرضاع نقل کرده که فرمود :

معنی آیه این است :

« اَلَمْ نَجْعَلْ عَلِيًّا وَصِيَّكَ ( آیا علی ع را جانشین تو نکردیم ) .

و نیز در روایتی نقل شده :

ابو الصلت با مام هشتم گفت: «آنا مقر بولا يَتِكُمْ »

در جلد ۱۹ بحار الانوار نقل کرده ،

مأمون بعد از وفات امام ع او را حبس کرد و یکسال در زندان بماند ، بعد معناً متوسل بارواح مقدس پیغمبر اکرم و اولادش شد و امام نهم او را از حبس بطريق معجزه بیرون آورد.

و نیز از جمله دلائل بر تشیع او اینست :

ابو الصلت هنگامیگه امام هشتم از نیشابور حرکت کرد جز عملتزمین رکاب امام بوده ، و حدیث سلسلة الذهب را نقل کرده

قبر او در خارج شهر مشهد است و مردم معتقد و با خلوصی که از شهرستانها بزیارت آستان قدس رضوی میروند قبر اورا نیز زیارت میکنند و ما در این کتاب روایاتی از او در بارۀ علم و تواضع امام ذکر کردیم .

 

***

ريان بن صلت بغدادی اشعری قمی

اصلش از خراسان و از راویان حدیث بوده و از امام نقل حدیث کرده روایاتش مورد وثوق و راست گفتار است در نزد مامون محترم بوده و بلکه از خواص و صاحب اسرار بوده است در کارهای شخصی خود باو وفضل بن سهل مراجعه میکر دریان از کسانی است که امام علیه السلام دو دست از جامه های خود را با و پوشانید و از مسکوکات نقره که بنام امام سکه شده بود با و بخشید دریان بن شبیب دائی معتصم خلیفه . از موثقین راویان امام و ساکن قم بوده و معاصرین او در قم همه از او نقل حدیث میکردند و او کتابی مشتمل بر سخنان امام رضا ع را تالیف کرده است .

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی