فضایل علمی و اخلاقی امام هشتم حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 132-130 ) شماره‌ی 6579

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تصميم مامون بر ولايتعهدی امام

خلاصه

مأمون وقتی تصمیم گرفت ولا يتعهد را بحضرت رضا ٤ واگذار نماید فضل بن سهل وزیر خود را طلبید و عزم خود را با او در میان نهاد و دستور داد که با برادرش حسن بن سهل نیز در اینخصوص مشورت نماید فضل و برادرش پیش مأمون آمدند حسن این تصمیم را کار بزرگ وانمود کرد و او را از معایب تفويض ولا يتعهد كه مستلزم خروج خلافت ارحاندان عباسی است بیا گاهید مأمون گفت من با خدا عهد کرده بودم که اگر ببرادرم پیروز گردم خلافت را با فضل اولاد طالب بسپارم و حضرت رضاع نیز افضل ایشان است و باید بعهد خود و فاکنم . وقتی پسران سهل تصميم مامون را دیدند از معارضه خودداری کردند

متن

ولايتعهد همایون آنحضرت

سید مؤمن شبلنجی مصری شافعی در کتاب نور الابصار مینویسد

مأمون وقتی تصمیم گرفت ولا يتعهد را بحضرت رضا ٤ واگذار نماید فضل بن سهل وزیر خود را طلبید و عزم خود را با او در میان نهاد و دستور داد که با برادرش حسن بن سهل نیز در اینخصوص مشورت نماید فضل و برادرش پیش مأمون آمدند حسن این تصمیم را کار بزرگ وانمود کرد و او را از معایب تفويض ولا يتعهد كه مستلزم خروج خلافت ارحاندان عباسی است بیا گاهید

مأمون گفت من با خدا عهد کرده بودم که اگر ببرادرم پیروز گردم خلافت را با فضل اولاد طالب بسپارم و حضرت رضاع نیز افضل ایشان است و باید بعهد خود و فاکنم . وقتی پسران سهل تصميم مامون را دیدند از معارضه خودداری کردند .

مأمون گفت اکنون پیش حضرت رضا ٤ بروید و او را از تصمیم من آگاه سازید و بقبول اینکار حاضر نمائید .

فضل و حسن هر دو پیش آنحضرت رفتند و موضوع را با طلاع امام رسانیدند امام امتناع فرمود ولی پسران سهل اصرار را از حد گذرانیدند ناچار آنحضرت قبول کرد ، بشرط اینکه دخالتی در فرمان امر و نهی و عزل و نصب حکام ، و حکمیت در امور خلافت نداشته باشد ، و اساس چیزی را تغییر ندهد . مامون نیز این شرایط را پذیرفت و مجلسی خاص از خواص در بار خلافت از قبیل امراء وزیران دربار دربانان، نویسندگان مخصوص روز پنجشنبه پنجم ماه رمضان سنه ۲۰۱ هجری تشکیل داده و همه را بحضورش پذیرفت .

وقتی حاضر شدند بفضل اشاره نمود که حضار را از تصمیم خلیفه در خصوص ولا يتعهد على بن موسى ٤ ، بیاگاهان و بگو همه جامه سبز بپوشند و پنجشنبه دیگر جهت بیعت (۱) بیعت در دوره خلفا و آغاز اسلام، عبارت از معاهده فرمان برداری و طاعت بوده و غالباً بیعت پس از دادن دست بدست خلیفه یا امر او فرمانداران بلاد اسلامی مراسم سوکندی نیز داشته

بگفته جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلامی جلد اول ص ۹۱ در دوره عباسیان ابو مسلم خراسانی از مردم برای خلفاء بدین طریق بیعت میگرفت و عبارت سوکند بیعت با این ترتیب بوده که بیعت کننده میگفت «أبا يعكم عَلَى كِتابِ اللهِ و سُنَّةِ رَسُول الله صلى الله عليه وسلم والطاعة للرضًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى الله عليه وسلم وعليكم بذلِكِ عَهْدَ الله و ميثاقه والطلاق والعناق وَالمَشِي إِلَى بَيْتِ اللهِ الحَرَامِ عَلَى أَنْ لَا تَسْأَلُوا رِزْقاً وَ لا طَعَمَّا حَتَّى يبتديكم به ولا تكم، ولی از مضمون این سوگندنامه چنان مفهوم میشود که عقد بیعت با این ترتیب مخصوص دوره ولا يتعهد حضرت رضاع بوده که در ضمن بیعت به خلیفه میبایست از آنحضرت نیز نام ببرند. ) به حضرت رضا ٤ بدربار حاضر شوند .

حاضرین طبق دستور روز پنجشنبه حاضر گردیده و هريك در جایگاه مخصوص خود قرار گرفتند و مامون نشست و حضرت رضاع در میان دو بالش بزرگ که مخصوص او نهاده بودند نشسته و لباس سبز پوشیده بود و در سر عمامه داشت و شمشیری نیز حمایل کرده بود .

مامون نخست پسرش را امر کرد که برخیزد و به آنحضرت بیعت نماید حضرت رضا ٤ دستش را بلند کرد و در بالای دست

عباس قرار داد. مامون گفت دست خود را بر زمین بگذارید .

فرمود پیغمبر اسلام بدین ترتیب از مردم بیعت میگرفت .

مامون گفت بهر ترتیبی که دانید عمل کنید آنگاه کیسه های پول از طلا و نقره و بقچه های لباس و جایزه ها در حضور آن

حضرت گذارده شد خطبا و شعرا بلند شدند و هر کدام در خطبه و شعر خود اشاره بتفويض ولا يتعهد نمودند ولب بستایش حضرت رضا ٤ باز کردند و از طرف مأمون بهمه شان پاداش و جایزه داده شد

جایزه ها و عطایا در میان طبقات حضار بفراخور حال هر يك نخست در میان علویان بعد عباسیان و پس از آنان در میان سایر مردم تقسیم شد

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی