پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی ابن موسی الرضا جلد دو  ( صص 395-390 ) شماره‌ی 6559

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > بيان فضايل امام علی (عليه السلام) توسط مامون

خلاصه

مأمون امام على علیه السلام پیشوای حق و عدالت را ستود. او به تمام مناطق نوشت که علی بن ابی طالب علیه السلام بهترین خلق بعد از رسول الله صلى الله علیه و آله است

متن

ستایش مأمون از امام امیرالمؤمنین(ع)

مأمون امام على علیه السلام پیشوای حق و عدالت را ستود. او به تمام مناطق نوشت که علی بن ابی طالب علیه السلام بهترین خلق بعد از رسول الله صلى الله علیه و آله است.(تذكرة الخواص، ص ۳۶۶)

صولی اشعاری را درباره فضیلت امام علی امیرالمؤمنین علیه السلام آورده است که ذیلاً بیان می شود:

لا تقبل التوبة من تائب                       الا بحب ابن ابي طالب

اخو رسول الله حلف المهدى             و الاخ فوق الخل و الصاحب 

ان جمعاً في الفضل يوماً فقد              فاق اخوه رغبة الراغب

فقدم الهادي في فضله                       تسلم من اللائم والعائب

توبه توبه کننده ای قبول نیست مگر به دوستی فرزند ابوطالب، 

برادر پیامبر خدا جانشین راهنمای راستین و برادر از دوست و رفیق برتر است.

اگر روزی برای برشمردن فضایل جمع شوند برادر بر همه آرزوی آرزومندان برتری می یابد. 

هادی در فضلش مقدم است به طوری که تو از ملامت کننده و عیب جو سالم می مانی.

از نمونه اشعار دیگر اوست که رد میکند آنهایی را که از نزدیکی او به فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله انتقاد می کنند:

و من غاو يغص على غيظاً                  اذا ادنيت اولاد الوصى

فقلت اليس قد اوتيت علماً              و بان لك الرشيد من الغوى 

و عرفت احتجاجی بالمثانی             و بالمعقول و الاثر القوى

بأية خلة و بأي معنى                         تفضل ملحدين على على

على اعظم الثقلين حقاً                      و افضلهم سوى حق النبي (المحاسن والمساوي ، ج ۱، ص ۱۰۵)

بسیاری از گمراهان وقتی که من به فرزندان وصی پیامبر (ص) نزدیک می شوم مرا از روی غیظ میگزند. 

بنابراین پس گفتم آیا تو علم نداری که گمراه را از هدایت شده تشخیص بدهی؟ بیا از بحث من بفهم از راه هفت آیه تکراری مفهوم عقلایی و روایت محکم.

و به چه صفتی و به چه معنی ملحد را بر علی ترجیح می دهی؟

علی بزرگتر و بهتر از ثقلین است از لحاظ حق بجز حق پیامبر (ص).

و این اشعار را درباره اهل بیت علیهم السلام گفته است:

ان مال ذو النصب الى جانب                  ملت مع الشيعي في جانب

اكون في آل بني الهدى                           خیر بنى من بني غالب

حبهم فرض نؤدی به                                كمثل حج لازم واجب (۲. همان مأخذ، ص ۳۶۷)

اگر مخالفین از شیعه کنار بروند من بر شیعی گری میمانم.

من در میان خاندان پیامبر هدایت کننده هستم از فرزندان غالب.

دوستی آنها وظیفه ای است که من انجام میدهم درست مانند انجام حج واجب.

و این شعر بر ولایت اهل بيت عليهم السلام و تقدیم آن به برتری بر غیر آنها صراحت دارد.

و از صولی اشعار دیگری نیز درباره امام علی علیه السلام روایت شده است که از آن جمله ابیات زیر است:

الام على حب الوصي ابي الحسن                   و ذلك عندى من عجائب ذي الزمن 

خليفة خير الناس و الاول الذي                       اعان رسول الله في السر والعلن

ولولاه ما عدت لهاشم امرة                              و كانت على الايام تقضى و تمتهن

فولى بني العباس ما اختص غيرهم                و من منه أولى بالتكرم والمنن

فاوضح عبد الله بالبصرة الهدى                      و فاض عبيد الله جوداً على اليمن

و قسم اعمال الخلافة بينهم                            فلا زال مربوطاً بذا الشكر مرتهن(تذكرة الخواص، ص ۳۶۶)

مادر عشق خود را نسبت به وصی ابوالحسن نشان داد و این از عجایب زمان است برای من.

جانشین بهترین مردم و نخستین کسی که پیامبر خدا را در نهان و آشکار کمک کرد. 

اگر او نبود هاشمیان نمیتوانستند قدرت را به دست گیرند و در این راه  نابود و خوار میشدند. 

او بنی عباس را به حکومت منصوب کرد و غیر از آنها کسی اختیار نداشت.

واضح است که عبدالله را حاکم بصره کرد و فرماندهی یمن را به عبیدالله واگذار نمود.

و او کارهای خلافت را بین آنها تقسیم کرد پس همیشه باید مرهون شکر آن باشند.

این اشعار حاکی از این است که امام امیرالمؤمنین علیه السلام به خاندان عباسی خدمت کرده است وقتی که عبدالله را به عنوان حاکم بصره تعیین نمود و او وزیر و مشاور مخصوص او بود. همچنین عبیدالله بن عباس به عنوان حاکم يمن تعیین شد. به هر حال خاندان عباسی این محبت را نسبت به خاندان امام نادیده گرفت و با کشتن فرزندان امام و شکنجه آنان با آنها مقابله کرد و مرتکب جنایتی شدند که امویان مرتکب نشدند و ما در این کتاب نمونه های بسیاری از شکنجه هایی را که بر علویان وارد شده است توضیح دادیم و آنها مراعات اینها را که فرزندان پیامبر صلى الله علیه و آله و ودیعه او در بین امت او هستند نکردند و در هر شرایطی اقدام به کشتن آنها نمودند.

و این دو بیت را به مأمون نسبت می دهند:

اذا المرجى سرك ان تراه              يموت لحينه من قبل موته 

فجدد عنده ذكر على                 وصل على النبي وآل بيته

اگر میخواهی که مرجئی قبل از مرگش بمیرد، 

نزد او اسم علی را ببر و صلوات بر محمد و آلش بفرست. 

این اشعار به وسیله ابراهیم بن مهدی معروف به «ابن شکله» پاسخ داده شده است:

اذا الشيعي جمجم في مقال                فسرک ان يبوح بذات نفسه

فصل على النبي وصاحبيه                   وزیریه و جاریه برمسه(مروح الذهب، ج ۳، ص ۳۲۹)

اگر شیعی چیزی گفت پس خواستی آن را آشکار کنی، صلوات بر پیامبر و دو رفیق و وزیر و همسایه او و بر قبر او بفرست.

صولی تذکر داده است که بر یکی از ستونهای مسجد بصره نوشته شده بود: «رَحِمَ اللهُ عليا أَنَّهُ كَانَ نَقِيا » (خدا) علی را رحمت کند که مرد پرهیزکاری بود. نزد این ستون حفص ابو عمر خطابی می نشست و او یک چشم داشت و اقدام به حذف این جمله کرد. بعضی از همسایگان مسجد به مأمون نوشتند و او را از پاک کردن نوشته به وسیله خطابی آگاه کردند. مأمون از این کار سخت ناراحت شد و دستور داد خطابی را به نزدش ببرند چون به نزد او رفت گفت: چرا اسم امیرالمؤمنین را از ستون محو کردی؟

خطابی گفت: بر آن چه نوشته بود؟

مأمون پاسخ داد: بر آن نوشته بود خدا علی را رحمت کند، او تقی بود.

خطابی گفت نوشته بود خدا علی را رحمت کند او نبی بود.

مأمون گفت: دروغ گفتی بلکه قاف صحیح تر است از آن چشم درستت.

اگر به خاطر این نبود که نفاق در بین عامه زیاد شود ادبت میکردم.

سپس دستور داد او را بیرون کردند.(تذكرة الخواص، ص ۳۶۷)

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی