موضعگیری منفی امام
امام به ظاهر و در گفتار ولیعهدی را پذیرفت ولی عملاً آن را نپذیرفته بود زیرا شرط کرد که هیچ مسئولیتی نداشته باشد و در کارها مداخله ای نکند مأمون شرایط را قبول کرده بود ولی گاهی میکوشید برخی کارها را بر امام تحمیل کند و امام را آلت اجرای مقاصد خود قرار دهد ولی امام به شدت مقاومت میکرد و هرگز با او همکاری نمیکرد.
معمر بن خلاد میگوید: امام رضا برایم نقل کرد که مأمون به من گفت: «برخی از افراد مورد اعتماد خودت را معرفی کن تا حکومت شهرهایی که بر من شوریده اند به آنان واگذار کنم.
به او گفتم: «اگر به شرایطی که پذیرفتی وفا کنی من هم به عهدم وفا خواهم کرد؛ من در این کار به این شرط داخل شدم که امر و نهی و عزل و نصب نکنم و مشاور هم نباشم تا پیش از تو درگذرم سوگند به خدا خلافت چیزی است که به آن فکر نمی کردم آنگاه که در مدینه بودم بر مرکبم سوار میشدم و رفت و آمد میکردم و اهل شهر و دیگران حوائج خود را به من عرضه میداشتند من هم برآورده میساختم آنان و من همچون عموها بودیم مثل وابستگان با هم انس و صمیمیت داشتیم نامه هایم در شهرها مقبول و مورد احترام بود تو نعمتی بیش از آنچه خداوند به من عطا کرده است برای من نیفزوده ای و هر نعمتی هم بخواهی بیفزایی باز از خداست که به من عطا میشود. مأمون گفت: «من به عهدم وفادارم». (عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۶۴)