آغاز امامت و مدت آن
امام رضا در چه سالی امامت را عهده دار شدند؟ دوران امامت ایشان چند سال بود؟
پس از شهادت امام کاظم در زندان بغداد در ۲۵ رجب ۱۸۳ ق امام رضا مقام امامت را بر عهده گرفتند امام کاظم می فرمایند: در خواب رسول خدا را به همراه حضرت امیرالمؤمنین مشاهده کردم. انگشتر شمشیر عصا کتاب و عمامه ای با ایشان بود. به آن حضرت عرض کردم اینها چیست؟ فرمودند: «عمامه، سلطنت؛ شمشیر عزت کتاب نور عصا قدرت خداوند متعال و انگشتر شامل تمام این مسائل است.» آنگاه رسول الله ﷺ فرمودند: آن امر امامت به سوی فرزندت علی خارج میشود و به او میرسد علی کسی است که به واسطه نور الله می نگرد. با تفهیم او میشنود با حکمت او سخن میگوید. همواره بر راه صواب است و خطا از او سر نمیزند داناست و جهل در او راه ندارد و از علم و حکمت لبریز است. )قندوزي ينابيع المودة، ج ۳، ص ۱۶۶( امام رضا هنگامی که ۳۵ سال از عمر شریفشان سپری میشد مقام امامت را عهده دار شدند. ایشان تا ۵۵ سالگی این منصب را داشتند. دوران امامتشان حدود ۲۰ سال بود) طبرسي، أعلام الوری، ج ۲، ص ۴۱( که ۱۷ سال آن را در مدینه گذرانیدند و ۳ سال پایانی را نیز در مرو بودند.
۱۷
. وضعیت تشیع در آغاز امامت
در آغاز امامت امام رضا جایگاه تشیع و موقعیت چهره های شیعی چگونه بود؟
شیعیان به خصوص علویان گرچه در بعد سیاسی به شدت تحت فشار و تعقیب بودند در جنبه های اخلاقی و فرهنگی، سرآمد مسلمانان به شمار می آمدند. توصیف شیعیان قرن اول و دوم را می توان از زبان امام محمد باقر شنید ایشان فرمودند شیعیان و دوستداران ما بهترین مردم زمان خویش بودند. اگر پیش نماز مسجدی در میان قومی بود اگر مؤذنی در قبیله ای به چشم می خورد اگر امانت داری وجود داشت و بالاخره اگر دانشمندی در میان مردم یافت میشد که آنان در مسائل دینی و اجتماعی به وی مراجعه کنند همه و همه از شیعیان و محبان ما بودند.) نعمان بن محمد تمیمی دعائم الاسلام، ج۱، ص۷۱(
ورای پایگاه تشیع در مدینه عراق نیز از آغاز خلافت علی ، به عنوان مرکز و پایگاه تشیع مطرح بود و در میان غیر عربها که بیشتر ایرانی بودند و آنان را موالی میخواندند شاخص و برجسته بود. ) جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص ۱۲۵ تا ۱۲۸ (این مکتب درسه شهر مهم جهان اسلام گسترش یافت در کوفه به سبب وجود عمار یاسر در مدائن به علت حضور سلمان فارسی در جبل عامل به سبب تلاش ابوذر غفاری) على وردى، وعاظ السلاطين، ص ۲۹۷. ( این سه پایگاه گواه گسترش تشیع در تمامی سرزمین های اسلامی از مصر تا یمن و از آنجا به ایران است. دلیل آن نیز مهاجرت یاران ائمه اطهار به این مناطق بوده است. امام رضا در چنین فضایی امامت خویش را آغاز کردند.
رهنمونی امام هفتم
امام کاظم یارانشان را به چه کیفیت و با بهره گیری از چه شیوه هایی به امامت فرزندشان علی بن موسی الرضا، رهنمون می کردند؟
۱۸
امام موسی کاظم در طول دوره امامتشان بسیاری از یاران و شیعیان را به امامت فرزند خود رهنمون میساختند و به چهار شیوه به آنان آگاهی
می دادند
۱. ایجاد دغدغه برای شناخت امام
رستگاری مردم در گرو شناخت امام زمانشان است. امام هفتم نیز همواره بر این نکته تأکید میکردند نمونه های زیر بر این مطلب صحه می گذارد
۱. حسن بن حسن به حضرت موسی بن جعفر گفت: « ) مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۹ ، ص ۲۶ ( سؤالی از شما دارم ایشان فرمودند: از امامت بپرس عرض کرد: «منظور شما کیست؟! جز شما امامی نمیشناسم امام فرمودند: «پسرم علی امام توست که کنیه خود را به او بخشیده ام عرض کرد: «آقا مرا از آتش نجات بخش حضرت صادق له فرموده اند که شما قائم به امر امامت هستید. حضرت فرمودند: مگر قائم نیستم؟!» سپس گفتند: «ای حسن هر امامی که در میان مردم باشد قائم آن هاست. پس از فوت او نیز جانشینش تا زمانی که از میان ایشان برود قائم و حجت خداست. همه ما قائم هستیم هر معامله ای که با من میکردی با فرزندم علی نیز همان را انجام ده. وَ الله مَا أَنَا فَعَلْتُ ذَاكَ بِهِ بَلِ الله فَعَلَ بِهِ ذَاكَ حُبّا (به خدا قسم من این کار را نکرده ام؛ بلکه این کار را خدا به واسطه محبتی که به او داشته کرده است.
۲. روزی داوود رقی به حضرت کاظم گفت: «فدایتان شوم. پیر شده ام. دستم را بگیرید و از آتش نجاتم دهید امام و صاحب اختیار ما پس از شما کیست؟ در آن هنگام امام به فرزندشان حضرت رضا اشاره کردند و فرمودند: هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِی امام و صاحب شما پس از من اوست.) مفيد، )الإرشاد، ج ۲، ص ۲۴۸ (
۱۹
۳ . اسحاق بن عمار به امام کاظم گفت: «مرا به کسی که دین و آیین خود را از او بگیرم راهنمایی نمیکنید؟ امام فرمودند: «این پسرم علی است آن کس که میخواهی همانا ،پدرم جعفر بن محمد ، دست مرا گرفت و مرا کنار قبر پیغمبر برد و فرمود: پسر جان خدای عزوجل فرموده است: إنّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَة ) بقره، ۳۰.(: (در زمین جانشین قرار خواهم داد. همانا خداوند وقتی سخنی گفت و وعده داد، بدان وفا میکند.
) الإرشاد، ج ۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹ ( مطابق این وعده خداوند در زمین همیشه جانشینی از سوی او خواهد بود که امام مردم و حجت خداست.
۲. تصریح به جانشینی همچون ماجرای غدیر
حسین بن بشیر چنین بیان میدارد) . صدوق، عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹. ( همان گونه که حضرت رسول ﷺ امام علی را در روز غدیر خم به امامت معرفی کردند، امام کاظم نیز فرزند خود علیه را امام قرار دادند و فرمودند ای اهل مدینه یا ای اهل مسجد هَذَا وَصِي مِنْ بَعْدِى (على، وصی من بعد از من است.
۳. گواه گرفتن یاران
علی بن عبدالله هاشمی میگوید ) بحار الأنوار، ج ۲۹، ص ۱۵) در کنار قبر پیغمبر، در حدود شصت نفر با غلامانمان جمع بودیم که موسی بن جعفر آمدند. ایشان دست فرزندشان علیه را در دست داشتند فرمودند مرا می شناسید؟ عرض کردیم: «آری، شما آقا و بزرگ ما هستید فرمودند: «نام ببرید و نسب مرا معین کنید گفتیم موسی بن جعفر هستید فرمودند: «این کیست؟ عرض کردیم: «پسر شما علی بن موسی است. فرمودند: فَاشْهَدُوا أَنَّهُ وَكِيلي في حياتي وَ وَصِي بَعْدَ مَوْتى: شاهد باشید که او وکیل من در حیات و وصی من پس از فوت است. در روایتی دیگر عبد الرحمن بن الحجاج چنین بیان میکند امام ابوالحسن موسی بن جعفر فرزندشان علی را وصی خود قرار دادند و نوشته ای برای او تهیه کردند ایشان در این نوشته شصت نفر از بزرگان مدینه را شاهد گرفتند. ) عيون أخبار الرضاعة، ج ۱، ص ۲۹.(
۲۰
ارسال نامه
امام در فرصتهای مختلف نامه هایی مرقوم کرده و در آنها به جانشینی علی بن موسی اشاره میکردند حسین بن مختار روایت میکند) الإرشاد، ج ۲، ص ۱۲۵۰ در روایتی، حسین بن مختار ارسال این الواح و نامه ها را به زمان عبور امام از بصره مستند میکند نک: عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ٣٠). آنگاه که حضرت کاظم در زندان بودند الواحی از ایشان به دست ما رسید که در آن نوشته بودند: عهد و پیمان من به سوی بزرگترین فرزندانم است.»
پیش بینی های امام هفتم
گویا در اواخر زندگی موسی بن جعفر، وضعیت امامت بسیار پیچیده بوده
است. آیا امام کاظم پیش بینی خاصی درباره وضعیت آینده کرده و در برابر
مخالفت های برخی یاران تدبیری اندیشیده بودند؟
شیوه تصدی امامت پس از امام کاظم و کیستی امام پس از ایشان دغدغه بسیاری از مردم بود. این حساسیت رسالت تبیین جانشین را برای امام مضاعف ساخته بود. محمد بن اسماعیل هاشمی میگوید) عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۱. ( زمانی که حضرت موسی بن جعفر به شدت مریض بودند خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم اگر خدای نکرده اتفاقی برایتان افتاد چه کسی جانشین شماست؟ فرمودند: إلى علي ابني وَ كِتَابُهُ كِتَابِي وَ هُوَ وَصِنِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِی نزد علی پسرم نوشته او نوشته من است. او بعد از من وصی و جانشین من است.
۲۱
با درنگ در برخی متون روایی در می یابیم که مخالفت و انکار امامت پیش بینی شده بود و حضرت موسی الکاظم له درباره این نکته هشدار داده بودند. گزارش محمد بن سنان نمونه ای از تدبیر امام است. گویا این گزارش ناظر به دیداری یک سال قبل از شهادت حضرت است. محمد بن سنان میگوید یک سال قبل از اینکه امام کاظم را به عراق ببرند روزی نزد ایشان رفتم فرزندشان علیه نیز مقابل ایشان بود. امام کاظم به من فرمودند: «محمد» عرض کردم: «بفرمایید.» فرمودند: «امسال مسئله ای پیش خواهد آمد. سعی کن برای آن بی تابی نکنی.» سپس سکوت کردند و با دست به زمین زدند. پس از آن رو به من کردند و فرمودند: يُضِلُّ الله الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ الله ما يَشاءُ .) ابراهیم، ۲۷ ( عرض کردم: قربانتان شوم قضیه چیست؟ فرمودند: «هر کس به این فرزندم ظلم کند و حق او را ندهد و امامت او را بعد از من انکار کند مثل کسی خواهد بود که به علی بن ابی طالب ظلم کرده و حق او را نداده و امامت او را بعد از حضرت محمد ﷺمنکر شده است.»
فهمیدم حضرت با این سخنان میخواهند از مرگ خود و امامت فرزند شان خبر دهند. پس عرضه داشتم به خدا اگر خداوند به من طول عمر عنایت کند حق ایشان را خواهم داد و امامتشان را قبول خواهم کرد شهادت میدهم که ایشان بعد از شما حجت خداوند متعال بر مردم اند و دعوت کننده به دین الهی هستند. حضرت فرمودند: «محمد خداوند به تو طول عمر خواهد داد و تو مردم را به امامت او و امامت امام بعد از او دعوت خواهی کرد عرض کردم قربانتان شوم امام بعد از ایشان کیست؟ فرمودند: «پسرش محمد عرض کردم به روی چشم فرمودند: بله تو را این گونه در کتاب امیرالمؤمنین له یافته بودم. در بین شیعیان ما از برق در شب ظلمانی روشن تر و آشکارتر هستی.» سپس فرمودند: ای محمد مفضّل مایه انس و راحتی و آرامش من بود و تو انس و آرامش آن دو امام رضا و امام جواد ] خواهی بود. بر آتش حرام است که تو را لمس کند. ). عيون أخبار الرضالة، ج ۱، ص ٣٣. (
۲۲
مخالفت ها در عصر امام هفتم
آیا در زمان امام کاظم نیز زمزمه مخالفت با امام رضا وجود داشت؟
رفتار و واکنش برخی یاران نمایانگر بروز مخالفت ها بود و امام کاظم الله به خوبی از لایه های شخصیتی افراد آگاه بودند. به گفته برخی راویان فرو بردن خشم ایشان ناظر به دورویی این دسته از یارانشان بود. ربیع بن عبد الرحمن میگوید: «به خدا قسم موسی بن جعفر از کسانی بود که عبادت در چهره اش کاملاً اثر گذاشته بود. می دانست بعد از مرگش چه اشخاصی منکر امامت جانشینش میشوند و مذهب واقفیه را به وجود می آورند؛ ولی خشم خود را فرو میخورد و به آنان چیزی نمی گفت. به همین دلیل او را کاظم نامیده اند. ) صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۲۳۵ (
بی مهری ها و گاه واکنشهای منفی این دسته از یاران را در روایت عثمان بن عیسی رواسی نیز میتوان دید او میگوید: زیاد قندی و ابن مسکان نقل کردند که خدمت حضرت موسی بن جعفر بودیم. ایشان فرمودند: هم اکنون شخصی بر شما وارد میشود که بهترین فرد روی زمین است. در این موقع ابوالحسن علی بن موسى الرضا وارد شد. آن زمان پسر کوچکی بود گفتیم او بهترین فرد روی زمین است؟! امام نزدیک رفتند و او را در بغل گرفتند و بوسیدند سپس فرمودند: «پسرم میدانی این دو نفر چه گفتند؟ عرض کرد: آری ،پدرم این دو نفر درباره امامت من شک خواهند کرد.
این حدیث را برای حسن بن محبوب نقل کردند. گفت: «آخر حدیث را قطع کرده اند. علی بن رئاب نقل کرد که حضرت موسی بن جعفر به آن دو فرمودند: اگر حق او را انکار کرده یا به او خیانت کنید، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر شما باد. سپس به زیاد فرمودند تو و اصحابت هرگز رستگار نخواهید شد. حسن بن محبوب در ادامه افزود: «علی بن رئاب گفت: زیاد قندی را دیدم و به او گفتم که حضرت موسی بن جعفر به تو چنین و چنان فرموده است.
۲۳
گفت گمان میکنم حدیث را اشتباه کرده ای از کنار من رد شد. دیگر نه با او صحبت کرده و نه او را ملاقات کردم حسن بن محبوب گفت: پیوسته منتظر بودیم که دعای موسی بن جعفر درباره زیاد تحقق پیدا کند. بالاخره در زمان حضرت رضا آن کار را کرد و با حالت کفر از دنیا رفت. ) بحار الأنوار، ج ۴۸ ، ص ۲۵۶.(
. وصیت امام هفتم
آیا امام کاظم وصیت یا نامه ای به امام رضا ارسال کرده اند؟
به گزارش محمد بن فضل زمانی که امام رضا به کوفه آمدند و در خانه حفص بن عمیر با شیعیان آن دیار دیدار کردند ضمن اشاره به وصیت امام کاظم فرمودند: «وقتی عمر مبارکشان به پایان رسید توسط شخصی نامه ای به من فرستادند که در آن نوشته شده بود: يَا بُنَيَّ إِنَّ الْأَجَلَ قَدْ نَفِدَ وَ الْمُدَّةِ قَدِ انْقَضَتْ وَ أَنْتَ وَصِيُّ أبيك ..... پسرم، اجلم فرا رسیده و عمرم به آخر رسید. تو جانشین پدرت هستی همانا رسول خدا هنگام رحلتش، علی را خواست و به او وصیت کرد و صحیفه ای به او داد که در آن نام های پیامبران و جانشینان آنان بود... ) قطب الدين راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۳۵۱. (نکته ای نیز درخور ذکر است گویا امام به پنج نفر از فرزندانشان وصیت کرده بودند. قاسم بن موسی که بسیار مورد محبت پدرش موسی بن جعفر بود از این افراد است. ) بحار الأنوار، ج ۴۸، ص۳۱۰. ( ابراهیم بن موسی ضمن اشاره به ماجرای وصایای متعدد میگوید به پنج نفر از ما وصیت کرد ولی برادرم علی را بر همه ما مقدم داشت. ) . عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص 40. (
شیوه وصیت
برخی مدعی اند که امام کاظم چند نفر را وصی خود قرار دادند و این ابهام برای برخی یاران به وجود آمد که به راستی چه کسی پس از ایشان امامت را عهده دار خواهد شد. در این باره چه نکته ای مطرح است؟
۲۴
درباره مسئله جانشینی امام به گونه ای عمل کردند که بهانه ای برای کسی باقی نباشد. البته در برخی مواقع ممکن بود که به دلیل فضای حاکم در دوره عباسی و جو خفقان موجود در مدینه صراحت در بیان امام کمتر شود گویا در سالهای پایانی حیات ایشان این فضا سبب شده بود که امکان بیان صریح درباره امامت پس از خود از حضرت موسی کاظم سلب شود. آن حضرت به صورت علنی فرزندان خویش را وصی خود قرار دادند؛ اما در خفا و همچنین نزد برخی یاران خاصشان به امامت علی بن موسی الرضا اشاره فرمودند ماجرای نقل شده از یزید بن سلیط زیدی گواه این مدعاست
موسی بن جعفر را ملاقات کردم به ایشان عرضه داشتم پدر و مادرم فدای شما دوست دارم همان طور که پدرتان به من درباره امام بعدی اطلاعاتی دادند شما نیز چنین کنید حضرت فرمودند: «پدرم در زمانی میزیست که زمان ما آنگونه نیست گفتم: «هرکس به این مقدار از شما بسنده کند خداوند لعنتش کند ) عيون أخبار الرضال، ج۱، ص ۲۵.(
حضرت خندیدند و فرمودند: ای ابا عماره از خانه ام خارج شدم و در ظاهر به تمام پسرانم از جمله علی وصیت و سفارش کردم و همگی را وصی خود قرار دادم اما به او در پنهان و جدا از دیگران وصیت کردم او را وصی خود کردم در خواب رسول خدا و امیرالمؤمنین را دیدم. همراه ایشان یک انگشتری یک شمشیر یک عصا یک کتاب و یک عمامه بود. سؤال کردم اینها چیست؟ پیغمبر فرمودند: عمامه نشانه سلطنت و قدرت خداوند متعال است. شمشیر علامت عزت و غلبه الهی است کتاب نشانه نور خداوند است. عصا علامت قوت و نیروی خداوند و بالاخره انگشتری در برگیرنده همه این هاست. سپس حضرت رسول ﷺ فرمودند: امامت به فرزندت علی می رسد.
۲۵
یزید گوید: سپس حضرت به من فرمودند: ای یزید این مطالب در نزد تو ودیعه و امانت است و درباره آن به جز با افراد عاقل یا صادق یا بنده ای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده است و او از این امتحان سرافراز بیرون آمده با هیچ کسی صحبت نکن نعمت های الهی را کفران نکن اگر از تو گواهی و شهادت خواستند، شهادت بده؛ زیرا
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: إِنَّ اللهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأمانات إلى أَهْلِها ) نساء ۵۸(: خداوند به شما دستور میدهد که امانتها را به اهلش برسانید و نیز می فرماید: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَة عِنْدَهُ مِنَ الله (بقره، ۱۴۰ ( : و چه کسی ظالم تر است از کسی که گواهی و شهادتی را نزد خود پنهان سازد.» گفتم: «حتماً همین کارها را خواهم کرد
سپس حضرت امام کاظم ادامه خوابشان را تعریف فرمودند: «آنگاه رسول خدا اوصاف او را برشمردند و فرمودند علی فرزند تو کسی است که با نور خداوند نگاه میکند و با تفهیم الهی میشنود و با حکمت او سخن میگوید. او همیشه درست عمل میکند و به خطا نمیرود میداند و عالم است و جهل در او راه ندارد از حکمت و علم لبریز است چه کم با او خواهی بود آن قدر کم است که گویا اصلاً نبوده است. پس وقتی از سفرت بازگشتی، کارهای خود را سروسامان بده و خودت را از خواسته هایت آسوده دل کن و از آنها چشم بپوش؛ زیرا از آنها جدا شده و با چیز دیگری مجاور خواهی شد. فرزندانت را جمع کن و خداوند را بر همگی شان گواه بگیر خداوند برای گواه بودن کافی است. پس از آن امام کاظم له افزودند: ای یزید در این سال وفات خواهم کرد و پسرم علی همنام علی بن ابی طالب لله و علی بن الحسین و دارای فهم علم شکوه و هیبت امیرالمؤمنین است.»
واکنشهای عوام و خواص
واکنشهای عمومی شیعیان درباره امامت امام چگونه بود؟ آیا بیشتر اصحاب امام کاظم و یاران خاص ایشان جانشینی امام رضا را پذیرفتند؟
۲۶
پس از شهادت امام کاظم ، غالب شیعیان با الهام از سخنان هفتمین امام به امامت امام رضا گرویدند. اخبار و گزارشهای تاریخی گسترده حاکی از مقبولیت امام رضا در میان شیعیان است. برتری و بی مانندی علمی و اخلاقی حضرت امامت ایشان را به خوبی ثابت میکرد.
محمد بن زید الهاشمی با آغاز امامت امام رضا له معاصر است. او که به باور برخی محققان شیعه نبوده) خوبی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۷، ص ۱۰۶ ( مدعی است که شیعیان، علی بن موسی را امام خود میدانند و علت را نیز راهنمایی موسی بن جعفر می شمارد. الآن يتخذ الشيعة على بن موسى إماماً ، قُلْتُ وكيف ذاك قال دَعَاهُ أبو الحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَرٍ فَأَوْصَى إِلَيهِ عيون أخبار الرضاعة، ج ۱، ص ۲۸( گرچه در اواخر زندگی موسی بن جعفر وضعیت جانشینی ایشان بسیار پیچیده بود بیشتر اصحابشان جانشینی امام رضا از طرف ایشان را پذیرفتند. شیخ مفید نام دوازده تن از صحابه را ذکر میکند که روایاتی درباره موضوع تعیین امام رضا به جانشینی پدر بزرگوارشان نقل کرده اند داوود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، على بن يقطين نعیم قابوسی حسین بن مختار زیاد بن مروان ،مخزومی داوود بن سلیمان نصر بن قابوس داوود زربی یزید بن سلیط و محمد بن سنان.) الإرشاد، ص ۳۰۴؛ تک جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه ،ص ۴۲۷(
داوود بن رزین گوید حضرت موسی بن جعفر مالی نزد من داشتند. مقداری از آن را گرفته بودند و مقداری نزد من باقی بود. ایشان فرمودند هر کس بعد از من آن را از تو طلب کرد امام توست. پس از وفات ایشان فرزندشان علی برای من پیغام فرستادند و بقیه آن مال را طلب کردند. من هم آن را برای ایشان روانه کردم ) عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۱۹ ( البته عده ای نیز ساز مخالف زدند و بر امامت امام کاظم له توقف کردند این دسته اندک را واقفیه نامیده اند. علامه مجلسی معتقد است که گروهی از اصحاب موسی بن جعفر همچون عبد الرحمن بن حجاج، رفاعة بن موسى یونس بن يعقوب جميل بن دراج و حماد بن عیسی نخست در امامت حضرت رضا شک داشتند؛ اما بعد برگشتند و به امامت ایشان معترف شدند. ) بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۲۵۸ (
۲۷
امام هشتم و زمزمه های مخالف
واکنش امام رضا در برابر برخی افراد مخالف با امامتشان چگونه بود؟
برخی مخالفت ها صرفاً تردیدهایی بود که حضرت آنها را با روشنگری بر طرف کردند. در این زمینه میتوان به سخن محمد بن فضل هاشمی اشاره کرد. او میگوید هنگامی که موسی بن جعفر درگذشت، به مدینه رفتم و خدمت حضرت رضا رسیدم مقداری از اموال مردم بصره که برای رسانیدن به امام نزد من بود به آن حضرت رسانیدم و گفتم در نظر دارم به بصره مراجعت کنم حتماً میدانید که مردم آنجا اختلاف کرده اند و خبر درگذشت موسی بن جعفر نیز در آنجا اعلام شده است. یقین دارم که آنان از من راجع به امام سؤال خواهند کرد. اگر مطلبی وجود دارد بفرمایید امام رضا فرمودند: از این موضوع اندوهناک نباش و ترس به خود راه نده به دوستان ابلاغ کن که به زودی به بصره خواهیم آمد. آنگاه امام با حضور در بصره صف یاران خویش را مستحکم ساختند. ) الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۳۴۱(
البته موضع امام رضا در برابر جریانی که به واقفیه مشهور بود، تفاوت داشت امام به افشای چهره واقعی و مزدورانه آنان پرداختند و دستور دوری از نشست و برخاست با ایشان را دادند) نک: محمد بن عمر کشی، رجال، ص ۴۵۷، ج ۸۶۴ ( یکی از شگردهای واقفیان تأکید بر زنده بودن امام کاظم بود تا مردم از امام رضا پیروی نکنند. علی بن رباط میگوید به حضرت رضاه عرض کردم: «مردی در محله ماست که میگوید پدرتان موسی بن جعفر زنده است. شما هم از این مطلب اطلاعی دارید؟ فرمودند: «سبحان الله پیغمبر هم از دنیا رفتند آن وقت موسی بن جعفر نمی میرد؟ چرا به خدا می میرد. قسم به خدا پدرم مرد و اموالش را تقسیم کردم ) صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۱۲۰(
۲۸
نمونه دیگر ماجرایی است که ابراهیم بن ابی البلاد بیان میدارد. او می گوید حضرت رضا به من فرمودند: آن فرد بدبخت، حمزة بن بزيع چه کرد؟ عرض کردم همین جاست تازه آمده است.» فرمودند: «گمان میکند پدرم زنده است آنان امروز در شکاند و با کفر از دنیا می روند. صفوان گفت: شکاک بودن آنان را فهمیدم اما این را نفهمیدم که چطور با کفر از دنیا میروند چیزی نگذشت که شنیدم یکی از همان ها در موقع مرگ گفته است: «خدایی را که موسی بن جعفر را بمیراند قبول ندارم و به او کافرم صفوان گفت این است گواهی صدق حدیث ) بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۲۵۷(
واکنش علویان
علویان و خاندان امام کاظم به خصوص برادران امام رضا در برابر امامت حضرت چه واکنشی نشان دادند؟
امام کاظم علی بن موسی را برترین فرزندان خود می شمردند و ایشان را «افضل ولدی مینامیدند.) عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۶. ( این توجه فرای تمام برتری ها به جایگاه الهی امامت ایشان نیز ناظر بود امام کاظم در دوره حیاتشان خاندان هاشمی را به امام پس از خود رهنمون ساخته بودند.
عبدالله بن حارث که مادرش از نسل جعفر طیار است، گوید: امام کاظم کسی را به نزد ما بنی ابوطالب فرستادند و ما را فراخواندند و فرمودند میدانید برای چه شما را جمع کرده ام؟ گفتیم: «خیر» فرمودند: «گواه باشید که این پسرم علی وصی من است تمام کارهایم به دست اوست. پس از من جانشینم است. هر کس از من طلبی دارد طلب خود را از این فرزندم وصول کند هر کس که به او وعده ای داده ام از او مطالبه کند.
۲۹
هر کس که به ناچار باید خودم را ملاقات کند با نامه و دستخط او به ملاقاتم بیاید. ) عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۷(. همچنین اسحاق بن جعفر برادر هفتمین امام پس از شهادت ایشان بر وصیت امام به امامت امام رضا گواهی داد.) مظفر، الامام الصادق ، ج ۲، ص ۱۱۷.(
البته پس از شهادت امام کاظم له بنابر نقل برخی متون برخی خویشان با امامت امام رضا مخالف هایی کردند. از بکر بن صالح منقول است به ابراهیم پسر موسی بن جعفر گفتم: «عقیده تو درباره پدرت چیست؟ گفت: «زنده است.» گفتم: درباره برادرت حضرت رضا چه میگویی؟» گفت: «معتمد و راست گوست گفتم: «میگوید که پدرت از دنیا رفته است.» گفت: او بهتر میداند که چه میگوید چند مرتبه همین سؤال را تکرار کردم و همان جواب را داد گفتم: «پدرت وصیت کرد؟» گفت: «آری» گفتم: «به چه کسی؟ گفت: «به پنج نفر از ما؛ ولی برادرم علی را بر همه ما مقدم داشت. ) عيون أخبار الرضا ، ج ۱، ص ۴۰. (
همچنین کلینی روایتی از علی بن اسباط نقل میکند که به نوعی ناظر به برخی بی مهری هاست به حضرت رضا عرض کردم: مردی به برادرت ابراهیم گفت که پدرت در حیات است. تو میدانی این موضوع از چه قرار است؟ امام رضا فرمودند: «سبحان الله! پیغمبر خدا از دنیا می رود؛ اما موسی بن جعفر در دنیا باقی می ماند؟! به خداوند سوگند همان طور که حضرت رسول جهان را وداع گفت، موسی بن جعفر نیز از دنیا رفت. خداوند متعال از روزی که پیغمبرش از دنیا رفته تا امروز این دین را به فرزندان عجم ها تقویت کرده و به آنان منت گذاشته و خویشاوندان پیغمبر را از آن دور داشته است. خداوند در این زمینه آنچه از غیر اولاد عجم ها منع کرده به آنان بخشیده است. در ذی حجه هزار دینار قرض پدرم را دادم و زنانش را طلاق گفتم و بردگانش را آزاد کردم.
۳۰
به من نیز از برادرانم همان چیزی رسید که از برادران یوسف به او رسید. ) عيون أخبار الرضاعة، ج ۱، ص ۳۸۱. ( البته برخی محققان ) خوبی معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۲۶۷ ( ضمن اشاره به مخالفت آغازین عباس بن موسی ) نک: کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۱۷ ( و ابراهیم بن موسی نکته ای از شیخ مفید یادآور می شوند: «برای همه فرزندان امام کاظم فضیلت و منقبت مشهوری است؛ اما جایگاه و منزلت امام رضا برایشان مقدم است. ) وَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْ وُلْدِ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَرٍ فَضْلٌ وَ مَنْقَبَةٌ مَشْهُورَةٌ وَكَانَ الرَّضَا الْمُقَدَّمَ عَلَيْهِمْ فِي الْفَضْل الإرشاد، ج ۲، ص ۲۴۷ ( از این رو اگر سند روایات مخدوش نباشد میتوان اینگونه بیان کرد که این مخالفتها مقطعی و غیر مستمر بوده و رعایت حریم فرزندان امام کاظم نیز لازم است.
۳۱