زندگانی امام علی ابن موسی الرضا- مناقب الرضا  ( صص70-71 ) شماره‌ی 6256

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > سخاوت

خلاصه

حضرت رضا علیه السلام در سناباد وارد شد کنار باغ نشست رفع خستگی کند قرآنی از جیب مبارک بیرون آورد تلاوت میکرد حمید بن قحطبه قرآن را دید و جلب توجه او را کرده پرسید این قرآن خط کیست؟حضرت رضا عليه السلام فرمود : خط من است که آن را نگاشته ام.حمید گفت : این قرآن را به من بفروش.امام رضا علیه السلام : می فروشم به این باغ که داری.حمید حاضر شد باغ را به قیمت قرآن فروخت و قرآن را گرفت حضرت رضا - علیه السلام - همان شب دستور فرمود بروید درختهای باغ را قطع کنید و بدین جهت آنجا را قطع گاه گفتند حمید صبحگاه آمد که من حاضر به معامله نیستم، حضرت رضا علیه السلام فرمود: اگر باغی هست آن را بگیر تو و قرآن را رد کن، وقتی که فرستاده دید تمام درختان را قطع کردند راضی شد و قرآن را تملک کرد. حضرت رضا علیه السلام فرمود : باغ را به تو بخشیدم به شرط پذیرائی از زوارمن.

متن

معامله حمید بن قحطبه باغی که قبه هارون در آن بود با قرآن که به خط خود حضرت رضا - علیه السلام - بود

حضرت رضا - علیه السلام - در سناباد وارد شد کنار باغ نشست رفع خستگی کند قرآنی از جیب مبارک بیرون آورد تلاوت میکرد حمید بن قحطبه قرآن را دید و جلب توجه او را کرده پرسید این قرآن خط کیست؟

حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : خط من است که آن را نگاشته ام.

حمید گفت : این قرآن را به من بفروش.

امام رضا - علیه السلام : می فروشم به این باغ که داری.

حمید حاضر شد باغ را به قیمت قرآن فروخت و قرآن را گرفت حضرت رضا - علیه السلام - همان شب دستور فرمود بروید درختهای باغ را قطع کنید و بدین جهت آنجا را قطع گاه گفتند حمید صبحگاه آمد که من حاضر به معامله نیستم، حضرت رضا - علیه السلام - فرمود: اگر باغی هست آن را بگیر تو و قرآن را رد کن، وقتی که فرستاده دید تمام درختان را قطع کردند راضی شد و قرآن را تملک کرد. (۳)(نقل از زندگانی حضرت رضا - عليه السلام - ، ج ۲، ص ۵ - ۱۴۴، تألیف عمادزاده اصفهانی.)

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : باغ را به تو بخشیدم به شرط پذیرائی از زوارمن.(۱)(زندگانی حضرت رضا - عليه السلام - ، ج ۱، ص ۴۹۹ و ۵۰۰، تألیف عمادزاده اصفهانی)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه