پنجره فولاد  ( صص 41 ) شماره‌ی 6053

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره اجتماعی > تعامل با مردم > آداب گفت و گو با ديگران

خلاصه

در میان جمعی نشسته بود چند نفری از ابراهیم بن عباس خواستند تا درباره ی امام رضا (ع) برایشان حرف بزند. ابراهیم گفت: هیچ وقت ندیدم که ابالحسن (ع) کلمه ای به زبان کسی بگوید وقتی با دیگران صحبت میکرد سخن کسی را پیش از پایان آن قطع نمیکرد نیاز هر کس را که می توانست برآورده ساخت هیچگاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را در از نکرد و بر تکیه گاهی در برابر افراد تکیه نداد به دوستان و کارکنانش هرگز سخنی ناشایست نگفت. در خلوت همه ی کارکنان و غلامان را بر سر سفره می نشاند بسیار صدقه می داد و این کار را بیشتر در شبهای تاریک انجام می داد.

متن

امام ادب

در میان جمعی نشسته بود چند نفری از ابراهیم بن عباس خواستند تا درباره ی امام رضا (ع) برایشان حرف بزند. ابراهیم گفت: هیچ وقت ندیدم که ابالحسن (ع) کلمه ای به زبان کسی بگوید وقتی با دیگران صحبت میکرد سخن کسی را پیش از پایان آن قطع نمیکرد نیاز هر کس را که می توانست برآورده ساخت هیچگاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را در از نکرد و بر تکیه گاهی در برابر افراد تکیه نداد به دوستان و کارکنانش هرگز سخنی ناشایست نگفت. در خلوت همه ی کارکنان و غلامان را بر سر سفره می نشاند بسیار صدقه می داد و این کار را بیشتر در شبهای تاریک انجام می داد.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی