امام رضا در مقام ولیعهدی
«مأمون» همه شرطهای امام الا را پذیرفت. به این ترتیب امام مجبور شد ولیعهدی را بپذیرد مأمون با این حیله دو موفقیت بدست آورد، اول اینکه توانست امام را از نزدیک زیر نظر داشته باشد تا مردم را به سوی خودش دعوت نکند دوم با ساکت کردن علویان و شیعیان پایه های حکومت ظالمانه خود را محکم تر کند. یکی از یاران امام میگوید خدمت امام رضا رفتم و گفتم: ای فرزند رسول خدا عده ای میگویند شما مقام ولیعهدی «مأمون» را قبول کردید در حالی که پرهیز کار هستید و علاقه ای به دنیا ندارید. امام فرمود: خدا گواه است که من به این کار راضی نبودم. اما میان ولیعهدی و کشته شدن قرار گرفتم ناچار قبول کردم. آیا نمی دانید یوسف پیغمبر خدا بود اما وقتی احساس کرد لازم است خزانه دار فرمانروای مصر شود این مقام را پذیرفت اکنون هم وضع طوری است که من به این کار مجبور شدم در حقیقت با شرطهایی که من قرار دادم مثل این است که در این کار داخل نشده ام. امام الله به ظاهر ولیعهدی مأمون شده بود، ولی در عمل پیشنهاد «مأمون» را قبول نکرده بود چون شرط کرد هیچ مسئولیتی نپذیرد و در کارها دخالت نکند.