پنجره فولاد  ( صص 12 ) شماره‌ی 6020

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران هارون الرشيد

خلاصه

جو سیاسی جامعه در زمان هارون چنان وحشتناک بود که حتی برخی از صمیمی ترین یاران امام هم چشم شان ترسیده بود. امام رضا (ع) پس از شهادت پدر امامت و دعوت خود را به سرعت آشکار کرد. صفوان بن یحیی به امام گفت: آقا جان می ترسیم این طاغوت (هارون جان شما را به خطر بیاندازد. امام پاسخ داد هر چه میخواهد تلاش کند؛ کشتن من در سرنوشت او وجود ندارد.حتی محمد بن سنان به امام هشدار داد: چگونه امامت را آشکار کرده اید در حالی که از شمشیر هارون خون می چکد! امام با آرامشی آسمانی به او فرمود: «جدم در برابر آزار ابوجهل به همه اطمینان داد که اگر ابوجهل یک مو از سر من کم کرد بدانید من پیامبر نیستم و من هم میگویم اگر هارون یک مو از سر من کم کرد مطمئن باشید من امام نیستم.

متن

امام نیستم

جو سیاسی جامعه در زمان هارون چنان وحشتناک بود که حتی برخی از صمیمی ترین یاران امام هم چشم شان ترسیده بود. امام رضا (ع) پس از شهادت پدر امامت و دعوت خود را به سرعت آشکار کرد. صفوان بن یحیی به امام گفت: «آقا جان می ترسیم این طاغوت (هارون جان شما را به خطر بیاندازد.» امام پاسخ داد هر چه میخواهد تلاش کند؛ کشتن من در سرنوشت او وجود ندارد.»

حتی «محمد بن سنان به امام هشدار داد: «چگونه امامت را آشکار کرده اید در حالی که از شمشیر هارون خون می چکد! امام با آرامشی آسمانی به او فرمود: «جدم در برابر آزار ابوجهل به همه اطمینان داد که اگر ابوجهل یک مو از سر من کم کرد بدانید من پیامبر نیستم و من هم میگویم اگر هارون یک مو از سر من کم کرد مطمئن باشید من امام نیستم.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه