هشتیمن پیشوای شیعه  ( 66-68 ) شماره‌ی 5925

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > دشمنی فضل بن سهل با امام

خلاصه

فضل که از تصمیم مامون با خبر شد سخت ناراحت گردید لیکن ظاهرا مخالفتی ابراز نداشت و اخیرا با مامون در خلوت ملاقات کرد و او را از عزیمت سفر بازداشت و گوشزد کرد که تو با کشتن برادرت محمد و ولایتعهدی رضا و بدبین کردن مقامات فقها و علما در عراق و عربستان موقعیت مناسبی نداری بهتر آنستکه چندی دیگر هم در مرو بمانی تا مردم از کشتن وی و قسمتی از امور مخالف رای عمومی فراموش کنند سپس اگر اراده مدینه داشتی قصد خود را عملی کنی علاوه بر این پیر مردانی که دستگاه هارون را حضرت جدا مخالف و حتی بیعت هم نکرده بودند که مامون ناچار می چرخانیدند هم اکنون در خراسانند با آنان نیز مشورت کن و بالاخره علی بن ابی عمران و ابویونس و جلودی را که با ولایتعهدیآنها را محبوس داشت معرفی کرد

متن

فضل که از تصمیم مامون با خبر شد سخت ناراحت گردید لیکن ظاهرا مخالفتی ابراز نداشت و اخیرا با مامون در خلوت ملاقات کرد و او را از عزیمت سفر بازداشت و گوشزد کرد که تو با کشتن برادرت محمد و ولایتعهدی رضا و بدبین کردن مقامات فقها و علما در عراق و عربستان موقعیت مناسبی نداری بهتر آنستکه چندی دیگر هم در مرو بمانی تا مردم از کشتن وی و قسمتی از امور مخالف رای عمومی فراموش کنند سپس اگر اراده مدینه داشتی قصد خود را عملی کنی علاوه بر این پیر مردانی که دستگاه هارون را حضرت جدا مخالف و حتی بیعت هم نکرده بودند که مامون ناچار می چرخانیدند هم اکنون در خراسانند با آنان نیز مشورت کن و بالاخره علی بن ابی عمران و ابویونس و جلودی را که با ولایتعهدی

آنها را محبوس داشت معرفی کرد .

فردا صبح حضرت بر مامون وارد شد و پرسید درباره پیشنهاد گذشته من چه تصمیمی اتخاذ کردی؟! مامون اظهاریه فضل را بعرض رسانید و ضمنا دستور داد سه نفر نام برده را بحضور آوردند. بطوريكه معلوم است فضل برای اینکه خود بمقصود برسد با نامبردگان تماس گرفته و آنها را به له خود و علیه حضرت رضا و ادار کرده بود و مخصوصا خاطر نشان ساخته بود جوری حرف بزنند که حضرت رضا از چشم مامون بیفتد و به پیشنهادش ترتیب اثر ندهد به گمان آنکه قضا و قدر باید کار خود را بکند و این مسافرت وقایعی را پیش بینی میکند و افرادی باید بر اثر این پیش بینی دارفانی را وداع گویند که بزرك آنها خود حضرت رضا است . مجملا زندانیان نامبرده پس از آنکه بر مامون وارد شدند طبق ماموریت سری که از فضل داشتند بلا فاصله هر یکی بنوعی از حضرت رضا نکوهش کردند چنانچه یکی او را دشمن خاندان عباس و دیگری او را بتی معرفی کرده که مردم او را بعوض خدا میپرستند مامون ناراحت شده آندورا کشت جلودی هم که حضرت رضا از او در پیشگاه مامون وساطت کرد تا ویرارها کند پنداشت حضرت درباره قتل او توصیه میکند بمامون سوگند داد تا سخن حضرت را درباره او نپذیرد بالاخره او هم بقتل رسید پس از قتل این سه نفر ، حضرت بکارکنان مامون که دست از اسباب سفر مدینه برداشته بودند دستور داد تا اسباب سفر را ساز کنند آنانهم حسب الامر با جدیتی هر چه تمامتر بمقدمات سفر مامون پرداختند فضل که جدیت مامون را در مسافرت بمدینه احساس کردبخانه نشست و درب ملاقات مامون را از روی کینه برخود بست تا آنکه

مامون ویرا احضار داشت و علت بخانه نشستن او را که چون زنان عرب در بروی خود بسته استفسار کرده اظهار داشت مردم عراق مرا در کشتن محمد امین و ولایتعهدی حضرت رضا (ع) ذي مدخل میدانند و در صدد چاره علیه منند و هرگاه مرا در این سفر همراه تو ببینند یقینا خواهند کشت بهتر آنستکه مرا در خراسان بجای خود برقرار بداری .

بالاخره مامون احتیاج خود را از نظر مقامات مملکتی باو ابراز داشته و دستور داد تا فضل امان نامه تنظیم کند تا یقین کنداز ناحیه مامون در امانست. فضل امان نامه را تنظیم کرد حضور مامون آورده وی امضا نمود تقاضا کرد تا حضرت رضاع را نیز بتوشیح امان نامه وادار سازد مامون گفت چنانچه میدانی حضرت رضا ع ولایتعهدی را باین شرط پذیرفته که در امور مملکتی مداخله ننماید اکنون تو خود بحضورش رفته درخواست کنی تا امان نامه ترا توشیح فرماید .

فضل حضور اقدسش شرفیاب شده پس از آنکه یکساعت بحضور انورش سرا پا ایستاده درخواست توشیح امان نامه نمود

حضرت فرمود ای فضل تا وقتیکه دست از تقوای خدا برنداشته در امان ما خواهی بود بقول یاسر خادم ، حضرت با اینجمله امان نامه او را نقض کرد.

مجملا مسافران مدینه بریاست عالیه حضرت رضا و مامون و فضل از مرو خارج شدند .

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی