پس وارد قریه سناباد شد ، سناباد در یك میلی طوس و کنار دروازه نوقان واقع شده بود و در آنجا حمید بن قحطبه باغ بزرگی احداث کرده بود که مامون پدرش را پس از آنکه در طوس مرد در آنجا دفن کرد و محل قبر او را قبه هارونیه میگفتند حضرت وارد قبه شد پیش روی هارون با انگشت مبارك خطی کشید و فرمود این موضع تربت من است و من در اینجا دفن خواهم شد و زود باشد که خداوند تعالی این مکان را محل آمد و رفت شیعیان و دوستان من قرار دهد .
هر شیعه ایکه مرا در این موضع زیارت کند یا بر من سلام نماید خدای متعال آمرزش و رحمت خود را بر اثر شفاعت ما با و عنایت فرماید سپس چند رکعت نماز در آنمحل بجای آورده و دعای بسیار نمود و سر بسجده گذارده و سجده را طولانی کرده و پانصد تسبيح در سجده فرمود .
اعلام از شهادت
حضرت همواره به اشاره و تصریح از شهادت خود اطلاع میداد و به برخی که از ولیعهدی آنجناب اظهار خرسندی میکردند میفرمود از این عمل مامون خرسند نباشید که بزودی مرا شهید خواهد کرد و در حدیث لوح از شهادت آنحضرت اطلاع داده و يقتله
عفريت مستکبر او را دیو خود خواهی شهید خواهد کرد . بحار الانوار مینویسد یکی از خراسانیها بحضور حضرت رضا (ع) شرفیاب شد عرضه داشت رسول خدا «ص» را در خواب دیدم فرمود چگونه خواهید بود هنگامیکه دیدستاره درخشان من در سرزمین شما مدفون گردد و افول کند و شما باید از او نگهداری کنید و گروگان مرا حفظ نمائید حضرت رضا (ع) فرمود من در سر زمین شما مدفون میشوم و پاره تن پیغمبر و گروگان آنجناب و ستاره درخشان علم و کمال آنحضرتم .
و باید بدانی کسی که مرا زیارت کند و واجب الاطاعه بداند و حق مرا ادا كند من و پدرانم فردای قیامت از او شفاعت خواهیم کرد و مسلما کسیکه ما از او شفاعت کنیم اگر چه مرتکب گناه جن و انس شده باشد نجات پیدا خواهد کرد ) تا کور شود هر آنکه
نتواند دید ) .
و حضرتش به اباصلت فرمود بدترین خلق روزگار مرا شهید
خواهد کرد .
هشتمین پیشوای شیعه
ابن شهر آشوب از مسافر که از موالیان حضرت رضا (ع) بود نقل کرده در منی حضور اقدس حضرت رضا (ع) شرفیاب بودم يحيى بن خالد از کنار ما عبور کرد گرد و غبار بسیاری از آمد و رفت حاجیان فضا را آلوده کرده بود یحیی برای جلوگیری از گرد
و غبار جلوی دماغ خود را گرفته بود . حضرت رضا (ع) فرمود شگفت از این بینوایانست که از پیش آمد امسالشان بی خبرند و شگفت تر از این ، من و هارونم که
مانند این دو انگشتیم .
یعنی هارون با اینکه در بغداد سلطنت میکند در طوس مدفون میشود و تربت من در پیشاپیش او بر خلاف خواسته پسرش قرار میگیرد
از حمزة بن جعفر نقل کرده هارون الرشید از مسجد الحرام خارج شد و همانوقت حضرت رضا (ع) نیز بیرون تشریف برد
فرمود چقدر خانه دور و ملاقات نزديك است ايخاك طوس بزودی
مرا و او را در برخواهی گرفت