مناظره با جاثلیق
وقتی مجلس پر از افراد مشهور شد مأمون رو به جاثلیق کرد و گفت:
ای جاثلیق این پسر عموی من على بن موسى بن جعفر علیه السلام است. او از فرزندان فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر ما و فرزند علی بن ابیطالب علیه السلام است. من دوست دارم با او سخن بگویی و مناظره کنی، اما طریق عدالت را در بحث رها مکن.
جاثلیق گفت: ای امیر مؤمنان من چگونه بحث و گفتگو کنم که با او قدر مشترکی ندارم او به کتابی استدلال میکند که من منکر آنم و به پیامبری عقیده دارد که من به او ایمان نیاورده ام.
در این جا امام علیه السلام شروع به سخن کردند و فرمودند:
ای نصرانی اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم، اقرار خواهی کرد؟
جاثلیق گفت: آیا میتوانم گفتار انجیل را انکار کنم؟ آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد؛ هر چند به ضرر من باشد.
امام علیه السلام فرمودند هر چه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو
جاثلیق گفت: درباره نبوت عیسی و کتابش چه می گویی؟ آیا چیزی از این دو را انکار میکنی؟
امام علیه السلام فرمودند: من به نبوت عیسی و کتابش و به آنچه به امتش بشارت داده و حواریون به آن اقرار کرده اند اعتراف میکنم و به نبوت آن عیسی علیه السلام که اقرار به نبوت محمدصلی الله علیه و آله و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده، کافرم!
جائلیق: آیا به هنگام قضاوت از دو شاهد عادل استفاده نمیکنی؟
امام علیه السلام : آری.
جاثلیق پس دو شاهد غیر اهل مذهب خود از کسانی که نصاری شهادت آنان را مردود نمی شمارند بر نبوت محمد ه اقامه کن و از ما
نیز بخواه که دو شاهد بر این معنا از غیر اهل مذهب خود بیاوریم.
امام علیه السلام : هم اکنون انصاف را رعایت کردی ای نصرانی! آیا کسی را که عادل بود و نزد عیسی بن مریم مقدم بود، می پذیری؟
جائلیق این مرد عادل کیست؟ نامش را ببر
امام علیه السلام : درباره «یوحنای دیلمی چه می گویی؟
جاثلیق به به محبوب ترین فرد نزد مسیح را بیان کردی
امام علیه السلام تو را سوگند میدهم که آیا انجیل این سخن را بیان نمی کند که یوحنا گفت: حضرت مسیح مرا از دین محمد عربی باخبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد؛ من نیز به حواریون بشارت دادم و آنها به او ایمان آوردند؟
جائلیق آری این سخن را یوحنا از مسیح نقل کرده و بشارت به نبوت مردی و نیز بشارت به اهل بیت و وصیش داده است. اما نگفته است این در چه زمانی واقع میشود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم.
امام علیه السلام : اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و آیاتی از آن را که نام محمدصلی الله علیه و آله و اهل بیتش و امتش در آنها است، تلاوت کند، آیا ایمان به او می آوری؟
جاثليق بسیار خوب است.
امام علیه السلام به نسطاس رو می فرمودند: آیا سفر سوم انجیل را از حفظ
داری؟
نسطاس گفت بلی از حفظ دارم.
سپس امام به رأس الجالوت (بزرگ) (یهودیان) رو کردند و فرمودند: آیا تو هم انجیل میخوانی؟
گفت: آری به جان خودم سوگند.
فرمودند: سفر سوم را برگیر اگر در آن ذکری از محمد و اهل بیتش بود به نفع من شهادت ده و اگر نبود، شهادت نده.
سپس امام علیه السلام سفر سوم را قرائت کردند تا به نام پیامبر ﷺ رسیدند؛ آنگاه رو به جاثلیق کرده فرمودند ای نصرانی تو را به حق مسیح و مادرش، آیا قبول داری که من از انجیل با خبرم؟
جاثلیق: آری.
سپس امام علیه السلام نام پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت و امتش را برای او تلاوت کردند، سپس فرمودند: ای نصرانی چه میگویی؟ آیا این سخن عیسی بن مریم است؟ اگر تکذیب کنی؛ آنچه را که انجیل در این زمینه میگوید و موسی و عیسی هر دو را تکذیب کرده ای و کافر شده ای.
جاثلیق من آنچه را که وجود آن در انجیل برای من روشن شده است، انکار نمیکنم و به آن اعتراف دارم.
امام : همگی شاهد باشید که او اقرار کرد.
آنگاه فرمودند ای جاثلیق هر سؤال میخواهی بکن.
جاثلیق از حواریون عیسی بن مریم خبر ده که آنها چند نفر بودند و نیز خبر ده که علمای انجیل چند نفر بودند؟
امام علیه السلام از شخص آگاهی سؤال کردی حواریون دوازده نفر بودند و اعلم و افضل آنها «لوقا» بود. اما علمای بزرگ نصرانی سه نفر بودند. یوحنای اکبر در سرزمین باخ یوحنای دیگری در قرقیسا و یوحنای دیلمی در رجاز و نام پیامبر و اهل بیت و امتش نزد او بود و او بود که به امت عیسی و بنی اسراییل بشارت داد.
سپس فرمودند: ای نصرانی به خدا سوگند ما ایمان به آن عیسی داریم که ایمان به محمد داشت ولی تنها ایرادی که به پیامبر شما داریم
این بود که او کم روزه میگرفت و کم نماز می خواند .
جاثلیق ناگهان متحیر شد و گفت به خدا سوگند! علم خود را باطل کردی و پایه کار خویش را ضعیف نمودی و من گمان میکردم تو اعلم
مسلمانان هستی
امام علیه السلام : مگر چه شده است؟
جاثلیق برای این که میگویی عیسی ضعیف و کم روزه و کم نماز بود؛ در حالی که عیسی حتی یک روز را افطار نکرد و هیچ شبی را به
طور کامل نخوابید.
امام علیه السلام برای چه کسی روزه میگرفت و نماز می خواند؟ جاثلیق نتوانست پاسخ گوید و ساکت شد زیرا اعتراف به عبودیت
عیسی میکرد که با ادعای الوهیت او سازگار نبود. سپس سؤال و جواب هایی پیرامون زنده کردن مردگان توسط عیسی به اذن خدا انجام گرفت و بیان شد که این کار توسط حضرت الیسع نیز انجام شده و پیامبر اسلام نیز بیماران صعب العلاج را شفا داد و ما هیچ کدام از آنها را خدا نمی دانیم.
در نهایت جاثلیق پاسخی نداشت و تسلیم شد و گفت: سخن تو درست است و معبودی جز خداوند یگانه نیست.1 (۱ - ر.ک: مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضاء ، ج ۱، صص ۴۳۲ - ۴۵۲، مقاله آیت الله ناصر مکارم شیرازی)