فلسفه الهی از منظر امام رضا(ع)  ( صص 30-29 ) شماره‌ی 5754

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > عدم امکان ديدن خدا

خلاصه

حضرت رضا در سخنان نورانی خود بدین شیوه استدلال کرده اند؛ برای مثال، در بحث امتناع رؤیت خدای متعالی می فرماید شناختی که از طریق دیدن با چشم سر به دست می آید ایمان است یا نیست؛ اگر این شناخت همان ایمان باشد، باید بپذیریم که شناختی که جز از راه دیدن یعنی نظر و اندیشه پدید می آید، هرگز ایمان نیست. با توجه به دلالت این نوع شناخت شناخت از راه تفکر و اندیشه بر مجرد بودن خدای متعالی که دیدگان توان درک او را ندارند. مانند هر موجود مجرد از ماده که چشم مادی توان دیدن آن را ندارد . زیرا این شناخت که از طریق فکر و اندیشه به دست آمده و نتیجه اش این است که خداوند با چشم حسی دیدنی نیست با شناختی که از راه حس پدید می آید و ثمره اش این است که خداوند با چشم سر دیدنی است دو امر متضاد هستند و دو ضد هیچ گاه با یکدیگر جمع نمی شوند؛ به ویژه که در اینجا یکی از دو ضد به سان نقیض است . زيرا يك امر وجودی در مقابل يك امر عدمی واقع میشود؛ به این ترتیب که شناخت حسی گویای آن است که خداوند با دیدگان درک شدنی است ولی معرفت عقلی گواه بر آن است که خدا را با چشم سر نمی توان درک کرد.

متن

بوستان دوم

استدلال از طریق مبادی عقلی در کلام حضرت رضا علیه السلام

بدون تردید موجودی که وجودش وابسته به غیر است و در وجود خود استقلالی ندارد، باید به موجودی تکیه زند که وجودش ذاتی و وابسته به غیر نباشد. این اصل در موجود عینی (خارجی) و موجود علمی ذهنی) سریان دارد. زیرا وجود علمی به گونه ای وجود عینی و خارجی است. زیرا ذهن خود در عالم خارج تحقق دارد و صورتهای ذهنی نیز به وجود ذهنی در عالم خارج هستند. از این رو معلومی که در وجود علمی به غیر وابسته است و معلوم بالذات نیست باید به معلوم مستقل و بالذات مستند گردد. معلوم بالذات چیزی است که عقل چاره ای جز تصدیق آن ندارد؛ یعنی بدیهیات و قضایای ضروری اولی که در مسائل عقلی از آن به مبدأ تصدیقی یاد میشود مانند استحاله اجتماع ضدین و نقیضین و ارتفاع دو نقیض .

[وجود و عدم كه در يك موضوع با یکدیگر جمع نمیشوند و نمی توان هر دو را از يك موضوع سلب کرد . ] نیز اگر قضیه ای صادق باشد، عکس نقیض آن نیز صادق است و امثال این موارد از مبادی عقلی که در حوزه معارف یقینی ، کارآمد است.

حضرت رضا در سخنان نورانی خود بدین شیوه استدلال کرده اند؛ برای مثال، در بحث امتناع رؤیت خدای متعالی می فرماید شناختی که از طریق دیدن با چشم سر به دست می آید ایمان است یا نیست؛ اگر این شناخت همان ایمان باشد، باید بپذیریم که شناختی که جز از راه دیدن یعنی نظر و اندیشه پدید می آید، هرگز ایمان نیست. با توجه به دلالت این نوع شناخت شناخت از راه تفکر و اندیشه بر مجرد بودن خدای متعالی که دیدگان توان درک او را ندارند. مانند هر موجود مجرد از ماده که چشم مادی توان دیدن آن را ندارد . ( زیرا این شناخت که از طریق فکر و اندیشه به دست آمده و نتیجه اش این است که خداوند با چشم حسی دیدنی نیست با شناختی که از راه حس پدید می آید و ثمره اش این است که خداوند با چشم سر دیدنی است دو امر متضاد هستند و دو ضد هیچ گاه با یکدیگر جمع نمی شوند؛ (1) 1 . مسند امام رضا ، ج ۱، ص ۱۷ (با توضیحی از مؤلف) ؛ به ویژه که در اینجا یکی از دو ضد به سان نقیض است . زيرا يك امر وجودی در مقابل يك امر عدمی واقع میشود؛ به این ترتیب که شناخت حسی گویای آن است که خداوند با دیدگان درک شدنی است ولی معرفت عقلی گواه بر آن است که خدا را با چشم سر نمی توان درک کرد.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه