امام رضا : «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسَرَ وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمْ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ وَصَدِيقُ الْجَاهِلِ فِي تَعَب ... وَ أَفْضَلُ العَقْلِ مَعْرِفَةُ الإِنسانُ نَفْسَهُ ..... (مسند الامام الرضا ، ج ۱، كتاب الآداب والمواعظ، ص ۳۰۲، ح ۴۴).
کسی که نفسش را به پای حساب بکشد سود می برد و کسی که غفلت ورزد زیان برد و هر که عبرت گیرد بیناست و کسی که بینا باشد میفهمد و کسی که بفهمد می داند و هر که با جاهل پیوند دوستی بریزد به زحمت می افتد و برترین ،عقل شناخت انسان به نفس خویش است.
- سَمِعْتُ الرَّضَا يَقُولُ: كُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ
يَكُونُوا يَعْرِفُونَ " (همان، ج ۱، کتاب الايمان والكفر، ص ۲۷۶).
هر چقدر بندگان مرتکب گناهانی شوند که تا آن هنگام انجام نداده اند، خداوند نیز بر آنها بلاهایی نازل می کند که تا آن هنگام برای آنها ناشناخته بوده به بیان دیگر، گناه جدید با خود بلای جدید را به دنبال می آورد. بهترین چیز هدیه است و آن کلید و موجب برآورده شدن حاجت هاست.
- عن الرضا عن آبائه قالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : «الهَدِيَّةُ تَذْهَبُ الصَّغَائِنَ مِنَ الصُّدُور (مسند الامام الرضا، ج ۱، کتاب الآداب والمواعظ، ص ۲۹۵) هدیه کینه ها را از دلها می زداید.
مهربانی و انتظار
۱ - انتظار مهدی زهرا را داشتن کاری است دقیق و خطیر، تنها ارتباط و عشق قلبی نیست. حرکت اصلی
انتظار در خودسازی شکل می گیرد.
۲ - اگر کسی نتواند قلب دیگرانی را که خوب هستند و نزد خدا آبرو دارند را به دست آورد و با ایشان رابطه عاطفی
برقرار کند در انتظار موفق نخواهد بود.
3- اگر نتواند خویشان نزدیکش را دریابد و به مشکلاتشان توجه کند و با مهربانیهای خود ایشان را شاد
کند منتظر نخواهد بود.
۴ - اگر کسی انفاق نکند و دیگران را در رفاهی که خداوند به او داده است شریک نکند، در انتظار موفق
نخواهد بود.
۵ - فرهنگ انتظار فرهنگ خودسازی است. تا انسان خود را نسازد نمیتواند منتظر مصلح باشد و از جمله
صالحان گردد.
۶ - منتظران مهربانند و مهربانی آنها حقیقی است. آنها نسبت به خویش مهربانند؛ زیرا میدانند که رشد آنها در بندگی حق است و با گناه از خویشتن خویش فاصله می گیرند و ظهور مولای خود را به تأخیر می اندازند. آنها می دانند که گناهشان تیر مسمومی است که به قلب امام خویش می نشانند.
صص 21، 46-45