دلایل اجتماعی ازدواج

- اگر درباره ی ازدواج و وصلت آیه ای محکم و سنتی پیروی شده از رسول خدا و احادیث فراوان هم نبود؛ باز موضوع نیکی به خویشاوند و مأنوس شدن با بیگانه و نزدیک ساختن افراد دور، و الفت بخشیدن میان دلها و در هم تنیدن حقوق و افزودن بر جمعیت و افزودن بر نسل خود برای سختیهای روزگار و پیشامدهای زمانه که خداوند در این امر قرار داده است، انگیزه ای بود که خردمند صاحبدل به ازدواج رغبت کند و انسان ره یافته ی درست اندیش به آن بشتابد.

قال الرضا:

لَو لَمْ يَكُن فِي المُناكَحَةِ وَالمُصاهَرَةِ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ لَا سُنَّةٌ مُتَّبَعَةٌ وَلَا أَثَرُ مُسْتَفِيضُ، لَكَانَ فِيمَا جَعَلَ الله من بر القريب و تقريب البعيد و تأليف القلوب و تشبيك الحقوق و تكثير العدد و توفير الولد النوائب الدهر و حوادث الأُمور، مَا يَرْغَبُ فِي دُونِهِ العَاقِلُ اللَّبِيبُ ويُسَارِعُ إِلَيْهِ المُوَفِّقُ المُصِيبُ.

الکافی، ج ۵، ص ۳۷۳

(25)

عدم فضیلت مجرد زیستن

قال الرضا:

إِنَّ امْرَأَةً سَأَلَت أَبَا جَعْفَر فَقَالَتْ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنِّي مُتَبَتِّلَةٌ، فَقَالَ لَهَا: وَ مَا التَّبَتُّلُ عِندَكَ؟ قَالَتْ: لَا أرِيدُ التزويج أبداً، قَالَ: وَلِمَ؟ قَالَتْ: أَلتَمِسُ فِي ذَلِكَ الفضل، فَقَالَ : إنصر في فَلَو كَانَ فِي ذَلِكَ فَضْلُ لَكَانَتِ فَاطِمَةُ لها أحَقَّ به منك، إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يَسبَقُهَا إِلَى الفضل

زنی در مقام سوال به امام باقر عرض کرد: خدایت نیکو گرداند من تارک دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ جواب داد: نمی خواهم هرگز ازدواج کنم حضرت پرسید: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم. فضیلت را در این می دانم حضرت فرمود دست بردار؛ اگر خودداری از ازدواج، فضیلتی در بر داشت، فاطمه یا به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد!

بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۱۹

(51)